44غذای نذری
در سراسر ایران، در خانه و خیابان و میدان و مسجد و تکیه و حسینیه و امامزاده، توزیع میشود
این عکس:
سفرهی نذری
تکیهی کوچک زواره (نقشه)
عکس از پریسا رحیمزاده، روز عاشورا، محرم ۱۴۰۱ش.
نذر نوعی پیمان با خدا (یا اولیایش) یا وعده به جهان مینوی و نیروهای فوق طبیعی برای برآورده شدن حاجتی است، و به شرط روا شدنِ حاجت ادا میشود. آنچه نذر میشود تعریف و حد و مرز ندارد. عاشق و شاعر حتی جان را هم نذر وصال معشوق میکند:
جان نذر وصال کرده بودم/ هجران ستیزهکار نگذاشت
(دیوان حزین)
انواع کارهای خوب و خداپسندانه مصداق نذر به شمار میآید: کمک به فقرا، تعمیر بناهای عمومی، روشن کردن شمع و چراغ، روزه گرفتن، به حج رفتن، پرهیز از شراب، یا حتی سکوت کردن؛ برای مثال: «بگوی که من خاموشی نذر کردم که امروز سخن نگویم»، (طبری ۱۳۷۸، ص. ۵۱۵). نذرِ غذا یکی از این کارها و از رایجترین آنهاست، چنانچه «نذری» نامی است برای نوعی از غذا، که متبرک است و معمولاً لذیذ. گرچه هر غذایی را میتوان نذر کرد، غذای نذری مصداقهای شاخصی دارد. خورشت قیمه، آش شلهزرد، آش شلهقلمکار، و حلوا از جمله رایجترین نذریهاست. هر منطقه و خردهفرهنگی هم نذریهای مشهور خودش را دارد، مثلاً دیگچه در مشهد، ممیجپِلا (کشمشپلو با مرغ) در مازندران (ت. ۱)، گوشتلوبیا در کاشان (ت. ۲ و ۳)، و آش نذری در گیلان. نوشیدنیها و خوراکیهای ساده، مثل شربت، شیر، آجیل، خرما، آبنبات، و نانوپنیر (با سبزی)، هم نذریهای رایجی هستند.
نوع غذا گاه به زمان نذری، محل پخت و توزیع آن، و حتی علت و موضوع نذر نیز وابسته است. مثلاً سمنوی نذری را معمولاً زنها در ایام فاطمیه دستهجمعی در خانه میپزند (برای آشنایی با حال و هوای این مراسم، بنگرید به «سمنوپزان» جلال آل احمد). در مراسم تاسوعا و عاشورا، در میان دستههای عزاداری کوچه و خیابان، معمولاً شیر و شربت نذری میدهند. خورشت قیمه هم در این ایام بسیار رایج است، چنانچه «قیمهی امام حسین» گویی قیمهی متمایزی است (ت. ۴ تا ۶). صادق هدایت در سفرنامهی اصفهانش (اصفهان، نصف جهان، ص. ۴۳) نوشته که در محل گنبد گلی مقبرهی ابودردا (نقشه)، که آن زمان بیرون از شهر و در جوار جادهی واصل شهر به منارجنبان (نقشه) بود، آش رشته یا آش سبزیِ نذری میپختند. هانری ماسه (معتقدات و آداب ایرانی، ج ۲، ص. ۶۵) هم به پختن آش نذری «دیگجوش» در محل چاه مرتاضعلی (نقشه) شیراز اشاره کرده است.
مثال بارز تناظر میان موضوع نذر و نوع غذای نذری «نذری حضرت علیاصغر (فرزند کوچک امام حسین و خردسالترین شهید کربلا)»ست. نذر حضرت علیاصغر، که برای سلامتی و شفای بچهها یا بچهدار شدن است، شیر است و برای ادای این نذر بین بچهها شیر توزیع میکنند. در این نذری، تناظر میان نوع نذری (شیر) با او که حاجت میدهد (علیاصغر خردسال) و آنها که از نذری میخورند یا نذر برای سلامت و شفا و تولدشان پخته شده (بچهها) آشکار است.
نذری دادن آدابی شیعی تلقی میشود. غالب مناسبتهای شیعهی دوازدهامامی در ایران با نوعی نذری همراه است؛ ایام عزاداری محرم، عید غدیر، نیمهی شعبان، عید قربان، و عید فطر از این قبیل است (دو مناسبت آخر البته مختص شیعیان نیست). همچنین برخی از رایجترین سفرههای نذری را برای حاجت گرفتن از امامان شیعه و اهل بیتشان میاندازند: سفرهی زینالعابدین بیمار برای شفای بیماران، سفرهی امامرضای غریب برای بازگشت مسافری که در غربت است، سفرهی حضرت علیاصغر برای حاجات مربوط به کودکان، و سفرهی حضرت فاطمه و سفرهی ابوالفضل و سفرهی بابالحوائج (موسیبن جعفر) برای انواع حاجات.
ولی به باور برخی نذری دادن سابقهای بسیار کهنتر از اسلام دارد، زیرا در بین زرتشتیها و یهودیهای ایران هم رایج بوده و آدابی شبیه به آن در دیگر نقاط جهان هم وجود داشته است (بنگرید به موتو ۱۳۸۵؛ Gruber 2016, p. 253–54). قصهی برخی از نذریهای پرآوازه هم ربط مستقیمی به باورهای اسلامی و شیعی ندارد. در قصهی «سفرهی سبزی»، دختر شاهپریان است که ناخوش را شفا میدهد. در قصهی «آجیل مشکلگشا»، سواری در بیابان واسطهی خیر است (البته در روایت مونسالدوله از این قصه، این سوار مرتضیعلی است). در «سفرهی بیبیسهشنبه» هم، که غریبترین سفرههاست و باید هزینهی تهیهی خوراکیهایش با پول گدایی تهیه شود، بیبیسهشنبه فرشتهی نجاتبخش است.
پختن غذای نذری و توزیع آن معمولاً فعالیتی جمعی است. حتی اگر نذری در خانه پخته شود و در مقیاس کوچک میان همسایهها و اقوام نزدیک توزیع شود، معمولاً عدهای به کمک میآیند و مراسم «نذریپزان» راه میافتد (ت. ۷). علاوه بر خانه، کوچههای محله و مکانهای عمومی مذهبی، مثل مسجد و تکیه و حسینیه و امامزاده، از مکانهای رایج برای نذری دادن است. در این مکانهای عمومی، معمولاً حجم بیشتری غذای نذری پخته میشود و تا وقتی غذا هست، هر کسی چه آشنا و چه غریبه میتواند بیاید و نذری بگیرد. البته نذری دادن به غریبهها منحصر به نذریهایی که در مکانهای عمومی پخته میشود نیست. در بسیاری از نذریهای روزهای تاسوعا و عاشورا که در خانهها پخته میشود هم غریبهها میتوانند بیایند و نذری بگیرند. معمولاً جلوی در این خانهها صفهای طویلی بسته میشود از غریبههایی که برای گرفتن غذای نذری آمدهاند. در برخی مناطق هم درِ خانهها به روی آشنا و غریبه گشوده است، حتی میشود رفت دور سفرهشان نشست و غذای نذری خورد. نگارنده درکودکی چنین تجربهای داشته است، در ظهر عاشورایی در روستای بادرود فیروزکوه (نقشه).
مراسم جمعی دیگری که حول نذری شکل گرفته «سفرهی نذری» است. این مراسم که معمولاً مختص زنان است بیشتر در خانهها و گاه در مکانهای مذهبی مثل تکیهها و مساجد برگزار میشود (ت. ۸؛ همچنین بنگرید به: «سفرهی صلوات»، در این مقاله). کل این مراسم، چنانکه از نامش پیداست، دور یک سفره برگزار میشود. سفرهای میان اتاق پهن میکنند و مهمانانی که از پیش دعوت شدهاند دور آن مینشینند و با هم دعا یا قصه و روایت مربوط به همان سفره را میخوانند. معمولاً روضهخوانی حرفهای هم برای اجرای این مراسم دعوت میکنند. در چهارمین جلد طهران قدیم (ص. ۴۴۵)، جعفر شهری به «سفرهاندازها»یی اشاره میکند که بهشکل حرفهای به تناسب حاجت افراد برایشان سفره میانداختند. روی سفرهی نذری خوراکیها و غذاهای ویژهای میچینند: نان و پنیر، آجیل ،کاچی، حلوا، و میوه از این قبیل است. این سفرهها معمولاً بعدازظهرها، در فاصلهی ناهار و شام، برگزار میشود، که زمان فراغت نسبی زنها از کارهای خانه و دستکم پختوپز روزانه است. پیشتر که اغلب زنها خانهدار بودند و حضورشان در فضای بیرون از خانه محتاج علتهای موجه بود، سفرههای زنانه از مهمترین بهانههای مشروع زنان برای بیرون زدن از خانه و دور هم جمع شدن بود.
توزیع غذای نذری از ضرورتهای نذری دادن است و رساندن نذری به دست مشتاقانش شرط بهجا آوردن نذر (ویدیوی ۱ و ۲). همچنین خوردن نذری صرفاً برای لذت بردن از غذایی لذیذ یا سیر شدن نیست؛ نذری غذایی متبرک و خوشیمن است و خوردن از آن به منزلهی سهیم شدن در برکت آن است. جملهی «قبول باشد!» دعای گیرندگان غذا در قبال گرفتن نذری برای ادای حاجت صاحب نذر است. از این رو، گویی توزیع هرچه بیشتر و بهتر غذا بر احتمال برآورده شدن حاجت میافزاید. ضرورت توزیع نذری و اشتیاق به خوردن آن دوگانهای است که مراسم نذری را شکل میدهد و تعریف میکند. گسیل شدن آدمها برای توزیع نذری در محله و رساندنش به آشنا و غریبه و همچنین صف بستن خیل مشتاقان برای گرفتن نذری از جلوههای این ضرورت و اشتیاق است. حتی در انتهای مراسم سفرهی نذری هم کیسهای شامل خوراکیهای متبرکِ سفره به مهمانان میدهند تا با خود به خانه ببرند. توزیع کیسههایی از خوراکیهای سفره دیگرانی را هم که در این مراسم حاضر نبودهاند (خانوادههای زنان میهمان) در برکت نذری شریک میکند. گاه برای مریضی که در مراسم حاضر نیست هم درخواست نذری میکنند، چون باور دارند برکت غذا مریض را شفا میدهد.
ویدیوی ۱. پخت و توزیع نذری قورمهسبزی در انگورستان ملک (نقشه)، اصفهان، با مشارکت دستکم سه نسل از زنان و مردان. ویدیو از نازنین شهیدی مارنانی، ظهر عاشورا، محرم ۱۴۰۴ش.
ویدیوی ۲. پخت و توزیع نذری چلوگوشت در تکیهی قدیمی فیروزکوه (نقشه)، موسوم به تکیهی هیئت خادمین حسین. ویدیو از علی کاردگر، ظهر عاشورا، محرم ۱۴۰۴ش.
نذر در گذشته بسیار معتبر بوده و به تبع آن، غذای نذری هم بسیار رواج داشته است. مراسم معروف «آشپزان» در زمان ناصرالدینشاه، که گویا پیش از او هم در دربار باب بود و به قصد رفع بلا از شاهنشاه پخته میشد، گواه دامنهی رواج این باورها در همهی سطوح جامعه است (ت. ۹ تا ۱۲). در زمان فتحعلیشاه این مراسم روز سیزدهم نوروز در حرمسرای شاه برگزار میشد، ولی در دورهی ناصری بسیار مفصلتر شد و مهمانان بسیاری یافت. نذری ناصرالدینشاه، گویا مطابق سلیقهی همایونی، آش درهمجوشی بود شامل مواد مختلف، از انواع گوشت و حبوبات و سبزی گرفته تا بادمجان و کدو و میوهجات و همچنین انواع ادویهجات؛ این گونه بود که «آش قجری» میان مردم ضربالمثل شد و ترکیبهای ناهمگون به آن تشبیه میشد. مراسم آشپزان، که مثل غالب مراسم درباری مفصل و پرهزینه بود، در اواخر فصل ییلاق برگزار میشد و مکانش بسته به موقعیت شاه متغیر بود. ییلاق شهرستانک و سرخهحصار از مکانهای اصلی برگزاری این مراسم بود. این آش، به تبع زمان و مکان برگزاریاش، به «آش ییلاقی» و «آش سرخهحصار» هم معروف بود. بریزوبپاش و خوشگذرانیهای این مراسم بهحدی بود که برخی در مبنای دینی و اعتقادی آن تردید کردهاند. به هر ترتیب، مردم عادی شهر از تجملات و تفریحات مراسم و آش ویژهاش نصیبی نمیبردند. مهمانان مراسم درباریان و شاهزادگان و اهل حرم بودند و فقط گاهی چند کاسه آش به شهر فرستاده میشد؛ آن هم برای زنهایی از حرمسرا که امکان حضور نیافته بودند.
Antoine Sevruguin / National Museum of Asian Art Archives, Smithsonian Institution, Myron Bement Smith Collection, FSA_A.4_2.12.GN.17.02
Antoine Sevruguin / National Museum of Asian Art Archives, Smithsonian Institution, Myron Bement Smith Collection, FSA_A.4_2.12.GN.60.10
پنج عکس از این مراسم در دست است که مبتنی بر شباهت نقوش چادرها و زیرانداز و همچنین شکل ظروف و چیدمان اشیا همگی مراسم آشپزان سرخهحصار را در سال ۱۳۱۰ق. نشان میدهند. در تصاویر ۹ تا ۱۱ میتوان مواد اولیهی آش و مقدمات آمادهسازیاش را دید. تودههای بادمجان و کدو (حلوایی) در حواشی اتاق چیده شده و عدهای مشغول پوست کندنشاناند. انبوهی از مجمعهها و ظرفهای کوچکتر حاوی میوهها و احتمالاً حبوبات و ادویهها و دیگر ملزومات آش هم در میان اتاق ردیف شدهاند. روی ظرفها برچسبهایی به چشم میخورد که احتمالاً نام و نشان مواد درون ظرف رویشان ثبت شده است .در تصویر ۹ ناصرالدینشاه بالای مجلس، روی صندلی، نشسته است و گویی بر آمادهسازی مواد آش نظارت میکند. تصویر ۱۲ «عملهجات طرب و بازیگر» را در مراسم نشان میدهد، و در تصویر ۱۳ کاسههای آش دیده میشود که روی سفره و جلوی مهمانانی که دور آن نشستهاند چیده شده است. در این دو عکس، میتوان تصویری یافت از تفریحات و تشریفات این مراسم، همانچه این نذری را به نذری متمایزی بدل کرده و عدهای را نسبت به ریشههای مذهبی آن به تردید انداخته است.
Antoine Sevruguin / National Museum of Asian Art Archives, Smithsonian Institution, Myron Bement Smith Collection, FSA_A.4_2.12.GN.57.05
امروزه، نذر کردن شاید دیگر به رواج و اعتبار گذشته نیست، ولی غذای نذری همچنان در زندگی و حافظهی جمعی ایرانیان زنده است. صحنههای مراسم نذریپزان در فیلمهایی چون لیلا و بید مجنون برای غالب ایرانیان عطرها و طعمها و صداها و خاطراتی را تداعی میکند که شاید دور یا کمیاب است، ولی همچنان زنده و احتمالاً عزیز است (ویدیوی ۳ و ۴). سامانهی «نذرییاب» برای اطلاعرسانی دربارهی محلهای توزیع نذری در شهرهای بزرگ هم گواه تداوم این سنت در عصر و فضای دیجیتال است. برای پخت نذریهای نامآشنا کافی است نامشان را گوگل کنید تا انبوهی از وبنوشتهایی را بیابید که با دقت دستور پخت و آداب نذریها را برایتان شرح دادهاند. مثلاً اینجا مقدار مواد اولیهی مورد نیاز برای پخت چندین غذای نذری مرسوم در ایام محرم و صفر برای بیش از ۱۰۰ نفر نوشته شده است.
ویدیوی ۳. صحنههای نذریپزان در آغاز فیلم لیلا ، ساختهی داریوش مهرجویی، ۱۳۷۵ش. (دو دقیقهی آغازین فیلم). همین جاست که لیلا و رضا، زوج عاشقی که داستان فیلم حول زندگی آنهاست، همدیگر را برای نخستینبار ملاقات میکنند. نذری در اینجا آش شلهزرد است.
ویدیوی ۴. صحنههای نذریپزان در فیلم بید مجنون، ساختهی مجید مجیدی، ۱۳۸۳ش. (دقیقهی ۴۶:۵۵ تا ۴۷:۴۵). نذری در اینجا خورشت قیمه است.
منابع:
- آل احمد، جلال. «سمنوپزان»، در: زن زیادی: ۲۲-۴۱. تهران: رواق، ۱۳۵۶ش. [Lib.ir]
- حزین لاهیجی، محمد علیبن ابیطالب. دیوان حزین لاهیجی. بهتصحیح ذبیحالله صاحبکار. تهران: سایه، ۱۳۷۸ش. [Ganjoor.net]
- دریابندری، نجف و فهیمه راستکار. مستطاب آشپزی، از سیر تا پیاز، ج. ۱ و ۲. تهران: نشر کارنامه، ۱۳۷۹ش. [Lib.ir]
- شهری، جعفر. طهران قدیم، ج. ۱ و ۴. تهران: انتشارات معین، ۱۳۷۱ش. [Lib.ir]
- طبری، محمدبن جریر. تاریخنامهی طبری، ج. ۱. ترجمهی محمدبن محمد بلعمی، تصحیح محمد روشن. تهران: سروش، ۱۳۷۸ش. [Noorlib.ir]
- کرباسیان، ملیحه. «سفرهی نذری». در: دانشنامهی بزرگ اسلامی. [The Great Islamic Encyclopedia]
- ماسه، هانری. معتقدات و آداب ایرانی، ج. ۲. ترجمهی مهدی روشنضمیر. تبریز: دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی تبریز، ۱۳۵۷ش. [Lib.ir]
- مجیدی، مجید. بید مجنون. ایران: ۱۳۸۳ش.
- موتو، فوجی. «سفرههای نذری و اهمیت بررسی آداب و رسوم آیینی زنان در ایران». در: فرهنگ مردم، شمارهی ۱۸ (تابستان ۱۳۸۵ش.): ۱۸۳-۱۸۵. [Noormags.ir]
- مونسالدوله. خاطرات مونسالدوله، ندیمهی حرمسرای ناصرالدینشاه. بهکوشش سیروس سعدوندیان. تهران: زرین، ۱۳۸۰ش. [Noorlib.ir]
- مهرجویی، داریوش. لیلا. ایران: ۱۳۷۵ش.
- هدایت، صادق. اصفهان، نصف جهان. تهران: کتابخانهی خاور، ۱۳۱۱ش. [Noorlib.ir]
- هدایت، صادق. نیرنگستان. تهران: کتابخانه و مطبعهی دانش، ۱۳۱۲ش. [Lib.ir]
- همایونی، صادق. «گوشههایی از فولکلور ایران، سفرهی حضرت عباس (ع)». در: کاوه، شمارهی ۴۳ (بهار ۱۳۵۱ش.): ۳۷۷-۳۷۱. [Noormags.ir]
- همدانی، علیکرم. «آشپزان، مراسم». در: دانشنامهی بزرگ اسلامی. [The Great Islamic Encyclopedia]
- Gruber, Christiane. “Nazr Necessities: Votive Practices and Objects in Iranian Muharram Ceremonies.” In Ex Voto: Votive Giving Across Cultures, edited by Ittai Weinryb, 246–75. New York: Bard Graduate Center, 2016. [Academia]
ارجاع: مهنام نجفی، «غذای نذری.» مدخل در امامزاده یحیی ورامین: نمایشگاهی آنلاین از زیارتگاهی ایرانی، به مدیریت و با ویراستاریِ کیلان اُوِرتون. ۳۳ آرچز پروداکشنز، ۱۹ شهریور ۱۴۰۴. میزبان: خمسین: تاریخ هنر اسلامی آنلاین.



















