خلوت سبز کهنه گِل: مردمنگاری حیات دینی و اجتماعی در امامزاده یحیی
(پاییز ۱۴۰۲ش./نوامبر ۲۰۲۳- بهار ۱۴۰۳ش./مه ۲۰۲۴)
مریم رفیعینژاد
مطالب:
شما به دیدار یکی از قدیمیترین محلههای ورامین آمدهاید که در دل خود امامزادهای ساده با گنبدی خشتی جای داده است. امامزاده یحیی در عین حال که یکی از بناهای فاخر دورهی ایلخانی و جاذبهی گردشگری داخلی و خارجی است، پیوند ویژهای نیز با زندگی مردم محلهی کهنه گل دارد. این اثر تاریخی و شخصیت معنوی امامزاده با گذر قرنها همچنان جایگاه ویژهای در ذهن و دل مردم دارد، به طوری که تاثیر این پیوند را در برگزاری مراسم و آیینهای شادی و سوگ میتوان مشاهده کرد.
در این نوشتار تلاش کردهام شما را با بخشی از نتایج مطالعات چندین ماه اخیرم و مشاهدات و مستنداتی آشنا کنم که گواهیدهندهی پیوند امامزاده یحیی با زندگی مردم کهنه گل و ورامین است. این مشاهدات در طول پنج ماه و بیش از پانزده سفر به ورامین انجام شده است. عمدهی مخاطبین و مصاحبه شوندگان مردم محلی بودند اما به جز آنها با افرادی از هیئت امنا، تاریخنگار محلی، و کارشناس میراث فرهنگی نیز مصاحبه شده است. در این مطالعه از روشهای مصاحبهی عمیق، مشاهده، مشاهدهی مشارکتی و همچنین گاه مصاحبهی گروهی، استفاده شده است. از مهمترین نتایج این مطالعه که به صورت دیداری ارائه میشود، ترسیم جایگاه امامزاده فراتر از صرفا مکانی مذهبی و به عنوان نمادی فعال از حیات فرهنگی و تاریخی جامعهی ورامین کنونی است. جایگاهی که ریشههای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شهر ورامین و محلهی کهنه گل در شکلگیری آن تأثیرگذار بوده است.
محلهی کهنه گل و امامزاده یحیی
محلهی کهنه گل از محلات قدیمی ورامین به شمار میرود که در جنوب شرقی آن واقع شده است (ت. ۱). جمعیت این محله ۷۴۵۷ نفر است که ۳۶۴۸ نفر از آنها زن و ۳۸۰۹ مرد هستند. مساحت کنونی محله ۷۷۰۰۰۰ متر مربع (۷۷ هکتار) است.1 از لحاظ مالکیت زمین محدودهی محلهی کهنه گل بسیار وسیعتر از آن چیزی است که در نقشه شهرداری مشخص شده است.2 بافت توسعه یافته و نوساز محله در قسمت شمال غرب و بخشهایی از شمال شرق آن طی مهاجرتهای اخیر تغییر کرده است. بافت تاریخی و قدیمی محله در بخش مرکزی آن واقع است که بنای تاریخی امامزاده یحیی نیز آنجاست. ۲۷ درصد جمعیت محله شاغلاند که اغلب به شغل کارگری مشغولاند. موج مهاجرتهای مختلف در سالهای ۱۳۹۷ و ۱۴۰۰ میزان جمعیت مهاجر محله را ۴۰ درصد افزایش داده که رشد قابل توجهی است. قومیتهای مختلفی، از جمله لر، ترک، کرد، فارس، گیلکی و افغان در این محله زندگی میکنند. در میان مهاجرین، نرخ جمعیت افغانها بیش از سایر اقوام است.3

این محله مراکز خدمات آموزشی و فرهنگی خاصی ندارد و در آن تنها یک مرکز بهداشت و یک پایگاه بسیج وجود دارد. در مجاورت امامزاده یحیی یک فضای سبز کوچک و یک زمین بازی قرار دارد. ساختمانهای مجاور امامزاده اکثراً مسکونیاند. بنابر تاریخ شفاهی که مردم این محله روایت میکنند این محله روستایی کوچک بوده که قدمت آن به پیش از ورود قبایل کنگرلو میرسد.4 بناهای به جا مانده از آتشکدهها و ساختمانهای دورهی زرتشتیان طی سالهای متمادی در اثر جنگها و توسعهی محله فرسوده شده و از بین رفته است. مردم این بناها را که در نزدیکی مکان فعلی امامزاده وجود داشت با نام قلعهی گبری میشناختند که در حال حاضر پهنهای مسکونی است. طبق روایات افراد قدیمی محله، ساکنین ورامین و شهرهای اطراف به دلیل سرسبزی این منطقه در روزهای تعطیل سال برای گذراندن اوقات فراغت به کهنه گل میآمدند.
اینکه چگونه این محله بنای امامزاده یحیی را در دل خود جای داد و سرآغاز شروع پیوندی عمیق در فرهنگ مذهبی مردم محله گشت، روایاتهای گوناگونی دارد که برخی از مورخان و سفرنامهنویسان به آن اشاره کردهاند.5 محمد امینی، تاریخنگار محلی ورامین، در کتابش اشاره میکند که وجود مدارس علمیهای چون فتحیه و رضویه در قرنهای پنجم و ششم هجری موجب جذب دانشمندان و علمای حوزهی دین به دیار ورامین شد.6 میتوان این را از ریشههای حضور شیعیان در ورامین و حضور شخص امامزاده یحیی در این ناحیه برشمرد (بنگرید به مصاحبهی ما با آقای امینی در اینجا).
پس از شهادت امامزاده یحیی (و. ۲۵۵-۵۶) و ساخت بنای تاریخی به عنوان آرامگاه برای او، محبوییت و شهرت شخصیت ایشان دو چندان گشت. پس از سفرهای متعدد سفرنامه نویسان متعدد ایرانی و خارجی چون مادام دیولافوا و معرفی این بنا به واسطهی مستندات او، امامزاده یحیی به تدریج شهرتی جهانی یافت. از این رو، بنای تاریخی امامزاده یحیی یکی از جاذبههای شهر ورامین محسوب میشود.7
امامزاده یحیی از گذشته، همراه با دو مکان دیگر در خاطرهی شفاهی مردم ثبت شده است. بنا بر روایت آقای امینی، در محدودهی زمانی ۱۳۱۸ش. تا انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ش.، آخوند مجتهدی به نام آقای طاهری در ورامین به مشاوره مذهبی میپرداخته و پیروان بسیاری برای شنیدن سخنرانیهایش در مجالس او حضور داشتند. طاهری در خصوص برپایی مجالس عزاداری فتوی میدهد که فضای امامزاده یحیی مناسب برپایی مجالس روضه خوانی و عزاداری نیست. از آن پس برخی از محلات ورامین مانند کهنه گل تصمیم میگیرند حسینیه و مسجد در کنار امامزادهها برپا کنند. امامزاده یحیی یکی از مکانهای متبرکه بود که در نزدیکش حسینیه و مسجد ساخته شد.
در جنوب امامزاده یحیی درست روبروی حسینیهی فعلی محله میدان کوچکی است که اطرافش فضای سبز کوچکی ایجاد کردهاند (نقشه) .این مکان همان قتلگاه یا شهیدگاه است که در حافظهی شفاهی و باور مردم جایگاه ویژهای دارد. پیشتر، بخشی از مناسک آیینی عاشورا در این نقطه اجرا میشد و طبق باور مردم امامزاده یحیی و یارانش در اینجا شهید شدهاند و برخی از یاران او نیز در همین مکان مدفون شدهاند. طبق سنت آیینی گذشته، علم معروف محلهی کهنه گل هر سال پس از گردانده شدن در محله ظهر عاشورا سرش در این نقطه، یعنی شهیدگاه، فرود میآمد.
مسجد باب الحوائج نیز در نزدیکی امامزاده یحیی و قتلگاه قرار دارد (ت. ۲). یکی از کشاورزان خیّر قبایل کنگرلو این مسجد را حدوداً بیش از صدسال پیش ساخت. بعدها زمینهایی به آن اضافه شد و توسعه پیدا کرد و اکنون نیز به عنوان مکانی مذهبی برای برپایی مراسم مذهبی مورد استفادهي مردم کهنه گل است.8 ارزشمندی مسجد باب الحوائج نزد مردم، به دلیل نگهداری علم مذکور در صندوقچهای چوبی در اتاقی جداگانه (در زمان گذشته) بوده است.

حسینیهی کهنه گل بعدها برای برپایی مراسم عاشورا و پذیرایی نذری از مردم و دیگر مناسک آیینی و مذهبی ساخته شد (نقشه) (ت. ۳). آنطور که مردم روایات میکنند، فضای امامزاده پس از توسعه و افزایش جمعیت محله، ظرفیت کافی برای پذیرش و پذیرایی از عزاداران و علاقهمندان به مراسم مذهبی را نداشت. با ساخت مسجد و حسینیه مثلثی به هم پیوسته برای برپایی مناسک مذهبی و حیات مذهبی مردم محلهی شکل میگیرد (ت. ۴).


آنها که به امامزاده رفت و آمدی دارند
عموماً در فرهنگ مذهبی شیعه مردم به امامزادهها تعلق خاطر دارند و باورهای مختلفی در خصوص قداست این افراد وجود دارد. برخی از قبور امامزادگان بسیار قدیمی است و شجرهنامههایی دارند که نسبت آنها را با ائمهی اطهار نشان میدهد و این پیوند به آنها جایگاه و منزلتی خاصی بخشیده است.
۱. زنان
زنان به نوعی چشم و چراغ امامزادهاند. آنها فعالترین و پررنگترین گروه از زائرین امامزادهاند و با آنکه زمان زیادی را صرف خانهداری میکنند اما چه در طول هفته و چه در ایام تعطیل همچنان حضور معناداری در امامزاده دارند. زنان ساکن محلهی کهنهگل اغلب خانهدارند.
زنان نه تنها میتوانند به آداب دینی که به آنها باور دارند، مانند شرکت در مراسم و دعاهای مذهبی، سفرههای صلوات و خواندن نماز بپردازند، بلکه میتوانند با گفتگو و گپ دوستانه، انرژی بیشتری برای بازگشت به خانه پیدا کنند. (ت. ۵). گاهی برخی از زنان محصولاتی خانگی مانند خشکبار برای فروش به امامزاده میآورند تا زائرین دیگر از آنها خرید کنند. در بسیاری از ارتباطات، زنان با هم آشنایی قبلی ندارند و شروع رابطه در امامزاده شکل میگیرد. در این میان زنان افغان گروه عمدهای از زائرین فعال در برگزاری مراسمها هستند. حضور آنها در امامزاده چه در انجام نماز و مراسم مذهبی فردی و چه در مراسمهای گروهی مثل دعای توسل و زیارت عاشورا قابل توجه است (برای توصیف این مراسم، بنگرید به بخش زمانها و مراسمهای خاص).

۲. کودکان
از همان روزهای آغازین سفر به محلهی کهنه گل ورامین، شاید در همان دیدارهای اول، حضور بچهها در امامزاده برایم تعجبآور بود. در قسمت ورودی امامزاده یحیی فضا و محوطهای است که معمولاً بچهها در آن مشغول بازیاند (ت. ۶). این محوطه در دوران معاصر به عنوان فضای سبز به فضای ورودی اضافه شده است. بازی کودکان اغلب ناخواسته به داخل حیاط امامزاده کشیده میشود (ت. ۷). کودکان نسبتاً بزرگتر در این محوطهی ورودی بیشتر فوتبال بازی میکنند، اما کوچکترها همه جوره خود را سرگرم میکنند؛ از دنبال بازی و هفتسنگ گرفته تا قایم باشک. تنوع فضای امامزاده و بزرگی حیاط کاملاً به فضای بازی آنها کمک میکند و همواره شور و نشاط بازی بچهها در محوطهی امامزاده جاری است. این گروه از بچهها اغلب آنهاییاند که خانههایشان در محلهی کهنه گل است و بدون والدین، خودشان برای بازی اینجا را انتخاب کردهاند و گهگاه نیز کودکانی که با والدین خود به امامزاده آمدهاند به جمعشان میپیوندند.


گروهی دیگری از بچهها که همراه والدین میآیند، مبهوت شگفتی فضا و تفاوتش با دیگر فضاهای عمومی جامعه میشوند مخصوصاً وقتی به حلقهی کوچک آستان امامزاده میرسند (ت. ۸). اتاقکی سبز رنگ با پرچمها و چراغهای رنگی چشمکزن آنها را به فضای تخیلی داستانها میکشاند. گاهی نیز کنجکاوی غلبه میکند و با لمس ضریح و فشردن صورت به آن برای دیدن آنچه در اتاقک سبز رنگ وجود دارد، بیشتر در جستجوی کشف امامزاده تلاش میکنند. بازی کردن با کتابها و مهرها و رشتههای تسبیح نیز از دیگر سرگرمیهای بچههای کوچکتر است. گروهی دیگر نیز بسیار تلاش میکنند تا مانند والدین نماز بخوانند یا ادای دعا کردن و اجرای مراسم معنوی را در بیاورند. حتی گاهی شروع به خواندن جملاتی شبیه به جملات عربی و قرآن میکنند که بسیار نامفهوم است. بطور کلی حضور در فضای امامزاده برای کودکان، تجربهای متفاوت، عجیب و کاملاً اجتماعی است. اجتماعی از آن جهت که کودکان بسیاری مانند خود و حتی از مناطق دیگر میبینند که میتوانند با آنها بازی کنند و همینطور افراد مختلفی با رفتارهای مذهبی و معنوی که برای آنها تازگی دارد.

۳. زائرین اهل قبور
زیارت اهل قبور یکی از آیینهای فرهنگی در ایران است که از گذشته تا کنون در بخشهای مختلف ایران به فراخور فرهنگ هر منطقه برگزار شده است.9 مردم معمولاً در روزهای پایان هفته و همزمان با مناسبتهای ملی و مذهبی به دیدار رفتگان خود میروند و لحظات خود را با آنها شریک میشوند. در این مناسک توزیع خوراکی به صورت خیرات و نذورات مرسوم است. از آنجا که امامزاده یحیی هویت تاریخی و مذهبی محلهی کهنه گل محسوب میشود، دفنشدن در چنین مکانی طبق باور مردم بسیار ارزشمند است و این تمایل به مدفون شدن در کنار امامزاده را از خلال گفتگوهایشان میتوان شنید. زمین بسیار بزرگی به عنوان حیاط امامزاده وقف شده است که ساکنین کهنه گل رفتگان خود را در آن دفن کردهاند و در پایان هفته به دیدار قبورشان میروند (ت. ۹–۱۰). با افزایش جمعیت، حیاط امامزاده دیگر وسعت کافی برای تدفین همهی اموات محله را ندارد و افراد بومی و قدیمی کهنه گل در اولویت تدفین قرار دارند.


مردم با پخش نذری و خیرات و خواندن دعا و ذکر برای رفتگان خود مراسم میگیرند و گاه کسی نی مینوازد (فایل صوتی ۱). در مناسبتهایی مثل روز پدر یا روز مادر روی قبور بسیاری پر از گل میشود و افراد به دیدار عزیزان میآیند تا با اهدای گل و ذکر فاتحه آرام گردند. از میان مردم محلهی کهنه گل شاید بیشترین سهم از قبور امامزاده را قبایل کنگرلو به خود اختصاص داده باشند که دلیل آن به قدرت اجتماعی آنها، تقدم حضور تاریخیشان در محله و همچنین کسب مدیریت امامزاده باز میگردد (ت. ۱۱).
فایل صوتی ۱. نینوازی مردی در کنار مزار درگذشتگان. ضبط صدا از مریم رفیعینژاد، ۱۴۰۲ ش.

۴. نوجوانان
نوجوانان اغلب به منظور دیدن همسالان خود به امامزاده میآیند و امامزاده برای این گروه نیز فضایی برای تعامل اجتماعی گرچه همراه با اندکی محدودیت است. از آنجا که محلهی کهنه گل فضای عمومی مناسبی برای مراودات اجتماعی ندارد امامزاده این امکان را به آنها میدهد که در کنار انجام فرایض دینی یا مذهبی بتوانند همسالان و جنس مخالف خود را ببینند. بسیاری از نوجوانان محله پس از ترک تحصیل به دلیل فقر بسیار برای کمک به امرار معاش خانواده کارگری میکنند و آخر هفتهی خود را در امامزاده به گپ و گفت با همسالان خود میگذرانند. برخی از آنها نیز، علی رغم داشتن لباس و تیپ کاملاً امروزی و عدم باور به تفکرات سنتی و مذهبی در برگزاری مراسم دعا و نذری با والدین خود همراهی میکنند. بر اساس مشاهدات محقق، امامزاده یحیی برای نوجوانان یکی از مهمترین مکانهای تعامل و نقشپذیری اجتماعی است و ایفای نقشهای مختلف در مراسم آیینی برای نوجوانان بسیار اهمیت دارد.
۵. سالمندان
این گروه بیشترین پیوند و حس تعلق را به امامزاده دارند. وقتی با آنها در مورد امامزاده صحبت میکنی چشمانشان برق میزند و میتوانند ساعتها از مقام معنوی امامزاده و قدرتش در شفای مریضان صحبت کنند. باور آنها به امامزاده شکل و معنای دیگری از جنس هویت دارد. آنها با امامزاده زیستهاند، امامزاده در خاطرات زندگیشان حضور دارد و اگر مشکلات جسمی و کهولت سن به آنها اجازه دهد بیشترین مشارکت را در برنامههای مذهبی گروهی و فردی دارند.
۶. گردشگران
گردشگران امامزاده یحیی به چند گروه مختلف تقسیم میشوند. گروهی از آنها گردشگران خارجیاند که در بازدید از آثار تاریخی تهران به امامزاده میآیند و یا پژوهشگرانی در حوزههای مختلفاند که با توجه به ابعاد گوناگون تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، دینی و هنری امامزاده به آنجا رجوع میکنند (ت. ۱۲–۱۳). گردشگران داخلی نیز خود به چند دسته تقسیم میشوند: گروهی از آنها پژوهشگران دانشگاهیاند یعنی یا دانشجواند و به همراه استاد خود آمدهاند یا پژوهشگر و استاد دانشگاه هستند. گروهی از این گردشگران مردم عادیاند که هیچ اطلاعی از بنای فاخر دورهی ایلخانی و شخصیت امامزاده یحیی ندارند و صرفاً به منظور بازدید جاذبههای تاریخی تهران همراه با موسسات گردشگری یا مراکز فرهنگی به گردش میآیند. گروهی از گردشگران نیز زائرانیاند که هنگام سفر به قم و ری برای زیارت سری هم به ورامین میزنند و یا این که صرفاً به قصد زیارت امامزاده یحیی از شهرهای دیگر میآیند. لازم به ذکر است که گاه گروههایی از مدارس نیز برای دیدن این مکان تاریخی مراجعه میکنند.


باورها و ارتباط مردم و امامزاده یحیی
۱. زیارت
زیارت به معنای حضور نزد کسی به قصد دیدار او از روی تکریم است. فردی که به زیارت میرود را زائر مینامند. افراد زیادی از دور و نزدیک برای دیدار امامزاده یحیی میآیند و آداب و مناسک زیارت را به جای میآورند. امامزاده یحیی در باور مردم محله جایگاهی خاص و مقدس دارد که با تمام ادراکات حسی آنها عجین شده است. برای درک این موضوع کافی است رفتار آنها را در زمانهای مختلف زیارت، از همان لحظه ورودشان به امامزاده، مشاهده کنید. آنها در ابتدا با چشمانشان، امر مقدس را ادراک میکنند. با دیدن گنبد و آستان امامزاده چشمانشان برق میزند و حس آشنایی و قرابت با دیدار فرد عزیزی در چشمانشان موج میزند. سپس فرم بدنشان تغییر میکند و به نشانهی احترام کمی خم میشوند و با نگاهی که رو به پایین است، تعظیم میکنند. زیرا خود را در مقابل جایگاه مقدس و بالاتری میبینند. بعد ذکر سلام میگویند.10 پس از رسیدن به پلههای ایوان و لمس خاک و زمین امامزاده و بوسهزدن به دیوارهای ایوان با آستان اصلی امامزاده مواجه میشوند، درحالیکه همچنان به گفتن ذکر سلام ادامه میدهند.
این ارتباطات حسی یعنی دیدن و لمس کردن همراه با حرکات تعظیم و بوسه زدن و ذکر گفتن مرحله به مرحله بیشتر میشود و با نزدیک شدن به مزار امامزاده درک احساسی زائرین به اوج خود میرسد. با لمس ضریح و استشمام بوی گلاب در فضای آستان، زائر به نزدیکترین نقطهی ممکن با عزیز خود رسیده است. حالات ادراک حسی او متبلور میشود که در این زمان، زائرین گاه با گریه و گاه با صدای بلند نام امامزاده و حتی خدای خود را بر زبان میآورند و یا با صوت بلندی دعا میخوانند که طنین خاص صدایشان فضای معنوی خاصی به امامزاده میبخشد (ت. ۱۴).


برخی از زائرین که تعدادشان کم نیست به فارسی و به شیوهای بسیار ساده با امامزاده سخن میگویند و خواستهها و دردها و نیاز خود را مطرح میکنند. گروهی دیگر پس از دلسبککردن، شروع به خواندن چند مرحله از نمازهای مختلف میکنند (ت. ۱۶). برخی نیز ساعتها مشغول خواندن دعا از کتابهایی میشوند که در قفسهی امامزاده به صورت جداگانه برای زنان و مردان قرار داده شده است. طنین صدای قرآن خواندن تعدادی از زائرین که سواد قرآنی بیشتری دارند و میتوانند با صوت قرآن بخوانند فضای امامزاده را معنویتر میکند و سکوت آنجا را میشکند. یکی از طولانیترین نمازها، نماز جعفر طیار است که عدهی بسیار کمی آن را به جا میآورند و اغلب با دیدن طولانیشدن زمان ادای نماز میتوان فهمید که زائر نماز جعفر طیار میخواند. این مناسک مذهبی با توجه به زمانهای مختلف میتواند تغییر کند. مثلاً مرسوم است که پنجشنبهها زیارت عاشورا، سهشنبهها دعای توسل و جمعهها دعای ندبه خوانده شود. اما در مناسبتهای مذهبی مختلف نیز دعاهای مختلفی خوانده میشود که بسته به شاد بودن آن مناسبت یا عزاداری برای امامان معصوم نحوهی خوانش دعا و ذکرشان از سوی مردم یا مداح تغییر میکند.

باور مشترک میان همه زائرین، باور آنها به قدرت شفاعت امامزاده یحیی و مقام مقدس او در کمک خواستن برای درمان دردها و مشکلات است. این ارتباط منحصر به فرد است. در فضایی معنوی، امری مادی ابزار ارتباط میشود و رابطهای تلفیقی از امر مادی و معنوی شکل میگیرد که ماهیت وجودی پیوند میان امامزاده (امر قدسی) و زائر است.11 به عبارت دیگر، زائر با باور معنوی و رفتاری خاص که همهی ادراکش را درگیر کرده است با ابزاری مادی مانند پول یا نذر (غذا و خوراکی) تلاش میکند حاجتش را از امامزاده بگیرد (نگاه کنید به ت. ۱۵). آنگونه که در این پژوهش میدانی مشاهده شد، چندین باور در این ارتباط شکل میگیرند که میتوان آنها را در دو دستهی کلی نیازهای معنوی و نیازهای مادی جای داد:
- «امامزاده مریضان را شفا میدهد». (نیاز مادی).
- «امامزاده حالمان را خوب میکند و با دیدارش دل را سبک میکنیم». امر قدسی به منزلهی درمان روانشناختی عمل میکند و با گفتگو و ارتباط با او و بیان مشکلات، بار فشارهای روانی و ذهنی بهطور مقطعی کمتر و سبکتر میشود. (نیاز معنوی)
- «امامزاده حاجت میدهد». (نیاز مادی)
- «امامزاده مقامی دارد که از همه چیز آگاه است». (نیاز معنوی)
- «امامزاده از ما در مقابل بدیها و مشکلات محافظت میکند». (نیاز مادی و معنوی)
به عبارت دیگر، در موضوع باورمندی مردم به امامزاده، مقولاتی مانند شفاعت، حال خوب، برآوردن حاجات و مراقبت نقش اصلی دارند که پایهی اعتقادات مردم و ارتباطشان با امامزاده را شکل میدهد. ریشهی پیوند نیازهای مادی و معنوی در ارتباط میان زائر و امامزاده امر حاجت است. جنس حاجت یا مادی است، یعنی فرد نیازی مادی مانند شفای مریض دارد. یا صرفاً معنوی و برای آرامش ذهن و حال خوب است، مانند خواندن انواع نمازها و دعاهای مختلف. و یا ترکیبی از هر دو نیاز است، یعنی فرد داشتن ارتباط معنوی با امامزاده را انتخاب میکند تا در دنیای مادی خود آرامش و امنیت داشته باشد؛ زیرا باور دارد امامزاده سرچشمهای از قداست است که با خدا در ارتباط است و در کنار او بودن و دوست داشتنش از زائر در مقابل بدیها مراقبت میکند.
۲. نذر
در لغت نامه دهخدا نذر به معنای «آنچه واجب گردانند بر خود یا آنچه واجب کنند به شرط چیزی» است. یعنی شخص با نذر کردن خود را متعهد میکند که در صورت برآورده شدن خواستهاش به انجام نذر متعهد شود. آداب و مناسک نذر و نذری به شکلهای مختلف در ادیان وجود دارد و از گذشته در فرهنگ های متفاوت مرسوم بوده است. یکی از مکانهای اجرای این مناسک، مکانهای مذهبی مانند امامزاده یحیی است.
آداب نذر در امامزاده به شکلها و نیتهای مختلف و در زمانهای متفاوت انجام میشود. یکی از نشانههای نذر که اغلب در بخش زنان دیده میشود تسبیحهایی است که پس از خواندن ذکر و بیان حاجت به ضریح گره میزنند (ت. ۱۷). در طی این فرایند زائر هرآنچه میخواهد از طریق امامزاده با خدایش مطرح میکند و او را به عنوان فردی مقدس واسطهی برآوردن حاجتش نزد خدا میخواند. با بیان حاجتش به زبان فارسی یا خواندن ذکر «یا امامزاده یحیی» درخواستش را مطرح کرده، تسبیح یا رشته نخی را به ضریح گره زده و تا زمانی که حاجتش برآورده نشود آن را باز نمیکند.

انواع مختلفی از نذورات خوراکی منطبق با فرهنگ بومی و غیر بومی در امامزاده رواج دارد که با توجه به مناسبتهای مختلف مذهبی و جشنهای ملی گوناگون و متنوع است. مثلاً در ماه محرم اغلب مراسم روزهای اول در ساعات شب برگزار میشود. توزیع نذری در وعدهی شام و پس از اتمام مناسک آیینی مانند سینهزنی و عزادارای در هیئتها انجام میشود. نذریهای نوشیدنی مانند شربت، چای، شیر و شیرکاکائو مرسوم هستند. وعدههای غذایی نیز چلو خورشتهای قیمه، قورمه سبزی، آبگوشت، هلیم، شله زرد و آش رشته از گذشته از غذاهای معروف در میان نذورات بوده است. غذای ظهر عاشورا نیز یکی از نذرهای مرسوم در میان مناسک مذهبی مردم و همینطور مردم ورامین است که آنچنان که در مصاحبههای مردم محله ذکر شده، عمدتاً چلو خورشت قیمه است.
توزیع نذری در روزهای دیگر نیز مشاهده شده است. به عنوان مثال در برگزاری دعای زیارت عاشورای صبح پنجشنبه اغلب وعدهی صبحانه توسط خیرین نذر و توزیع میشود که غذاهایی مانند عدسی، حلیم، نان و پنیر و سبزی و همچنین املت است (ت. ۱۸). در روزهایی که جشنهای مذهبی مانند مبعث یا نیمهی شعبان برپاست، فضاهای مختلف امامزاده مملو از پخش شیرینی، شکلات، حلوا، خرما و انواع میوههاست. در بازدیدهای آخر هفته از اهل قبور که مردم به دیدار عزیزان از دسترفتهی خود میآیند توزیع و خیرات نذری به صورت خرما، حلوا و میوه مرسوم است (ت. ۱۹).


۳. اشیاء مقدس (عَلَم)
تمامی اشیایی که بهگونهای در برگزاری مناسک و آیینهای مذهبی مورد استفاده مردم قرار میگیرد مقدس و ارزشمند است، اما برخی از آنها ویژهترند زیرا داستان و باوری مقدس در آنها نهفته است. باور دیگری که در گذشته در پیوند امامزاده با مردم ایجاد شده است باور به قداست عَلَمی است که از گذشته مورد احترام مردم و قبایل کنگرلو بوده است.12 این عَلَم دستهای چوبی و تیغهای فلزی به شکل صلیب و به رنگ تیرهای داشته است (ت. ۲۰). تا قبل از ساخت مسجد و حسینیه، عَلَم و علامت هیئت مذهبی کهنه گل را داخل امامزاده یحیی و کنار ضریح نگه میداشتند، اما پس از ساخت این دو مکان، عَلَم در مسجد باب الحوائج و در اتاق معروف به اتاق عَلَم جای داده شد و علامت نیز در حسینیهی کهنه گل نگهداری میشد ( بنگرید به اشیاء آیینی و فهرست، شماره ۴۹). قداست و احترامی که مسجد باب الحوائج از گذشته داشته و تا امروز نیز ادامه دارد به دلیل نگهداری از عَلَم در صندوقچهی چوبی و همچنین نگهداری صندوقچه در اتاق عَلَم بوده است (ت. ۲۱). طبق روایات زنان قدیمی محله و همینطور آقای امینی (تاریخنگار محلی ورامین) مناسکی تحت عنوان خواندن نماز حاجت در اتاق عَلَم مرسوم بوده است که هم اکنون نیز برخی از افراد قدیمی آن را در شبهای قدر و دههی محرم به جا میآورند.


این عَلَم داستانها و روایات بسیاری دارد که با مصاحبت در کنار مردم میتوان آنها را از زبانشان با شور و اشتیاق شنید. آنها باور داشتند این عَلَم شفابخش است و به همین دلیل نذورات بسیاری برایش میدادند. بهطور ویژه این عَلَم در روز عاشورا در مسیری مشخص روی دوش یک فرد حمل میشد. اما این حرکت به باور بعضی از افراد قدیمی از خود عَلَم بود. به عبارت دیگر، مردم باور داشتند که روح و انرژی عَلَم است که باعث حرکتش میشود. پس از استقرار اقوام کنگرلو و ساخت مسجد، قسمت فلزی علم داخل جعبهای که در بالا سخنش رفت، نگاه داشته میشد (بنگرید به ت. ۲۱).13 عَلَم معروف و مورد احترام محلهی کهنهگل و مردم ورامین در اواخر دهه چهل شمسی گم میشود. روایات بسیاری از مردم در خصوص علت گم شدن وجود دارد اما مردم دلیل اصلی را رقابت بین قبایل مختلف ورامین برای نگهداری عَلَم نزد خودشان میدانند.
امروزه همچنان جعبه عَلَم و اتاق نگهداری آن که در مسجد باب الحوائج است مورد احترام برخی از افراد است. بسیاری از زنان در ایام مذهبی برای برگزاری نماز به آنجا میروند. در میان گفتوگوهای آنها و دیگر افراد قدیمی داستانهای برآورده شدن حاجاتشان در اتاق عَلَم، قابل توجه است.
مدیریت امامزاده یحیی
امامزاده یحیی توسط چند گروه و نهاد اداره میشود. بخشی که بطور دائم با مردم در ارتباطند همان هیئت امنای امامزادهاند که مورد اعتماد مردم هستند. سازمان اوقاف و همچنین سازمان میراث فرهنگی نیز مدیریت امور مالی و بخش تاریخی و فرهنگی را به عهده دارند. نحوهی اداره کردن امامزادهها و مدیریت آنها، همیشه موضوعی چالش برانگیز بوده است. از زمان حضور اقوام کنگرلو در محلهی کهنه گل و قدرت گرفتن آنها، همیشه این موضوع مطرح بوده که چه کسی یا کسانی باید مدیریت امامزاده را به عهده گیرند.
۱. قبایل کنگرلو و هیئت امنا
پیشینهی هویت قومی محلهی کهنه گل را قبایل کنگرلو تشکیل دادهاند. این قبایل در زمان فتحعلی شاه قاجار از غرب ایران به ورامین کوچانده شدند.14 از آنجا که اقوام کنگرلو (چهار طایفهی ایلچی، بیلچی، پورچی، قرهخان بکلو) پس از حضورشان در کهنه گل قدرت را به دست گرفتند، امامزاده نیز به عنوان نماد هویت مذهبی بخشی از ساختار نظام اجتماعی قدرت و به نوعی مهمترین بخش این ساختار محسوب میشد.15 از سوی دیگر، ساختار نظام اجتماعی امامزادهها در ایران به گونهای است که در ارتباط بین مردم و امامزاده، نذوراتی به صورت پول و اشیاء ارزشمند از سوی مردم به امامزاده هدیه میشود. در دست داشتن تصدی این نذورات میتواند به قدرت اجتماعی و اقتصادی منجر شود.
طبق روایات افراد قدیمی محله و یکی از اعضای هیئت امنای امامزاده، در گذشته اتاقهای چهار طرف بنای هشتضلعی امامزاده در اختیار قبایل کنگرلو بوده است. این اتاقها محل نگهداری اجساد قبایل کنگرلو برای انتقال به قم بوده و با حضور در این اتاقها به نوعی مدیریت خود در امامزاده را تثبیت میکردند.16 این مدیریت شامل مدیریت امور مالی و نذورات و اموال وقفی هدیهشده از خیرین، ساخت و ساز و تعمیرات غیر قابل پیشبینی، مدیریت امور داخلی امامزاده، نظارت بر کارهای خادم و متولی، نظارت بر امور فروش قبرها، هماهنگی و تهیهی تسهیلات برای امور روزمره امامزاده و در ایام خاص و همینطور پس از انقلاب، هماهنگی و ارتباط با سازمان اوقاف و میراث فرهنگی است. این مدیریت شامل مدیریت امور مالی و نذورات و اموال وقفی هدیهشده از خیرین، ساخت و ساز و تعمیرات غیر قابل پیشبینی، مدیریت امور داخلی امامزاده، نظارت بر کارهای خادم و متولی، نظارت بر امور فروش قبرها، هماهنگی و تهیهی تسهیلات برای امور روزمره امامزاده و در ایام خاص و همینطور پس از انقلاب، هماهنگی و ارتباط با سازمان اوقاف و میراث فرهنگی است.
۲. خادم
خادم امامزاده بخش مهمی از کارهای امامزاده را انجام میدهد. صبحها چراغهای امامزاده را روشن میکند و محوطهی حیاط و داخل آستان را آب و جارویی میزند (ت. ۲۲). او موظف است همیشه و در همهجا تمام حواسش به امامزاده باشد که کسی به فضای آن آسیبی نرساند. خادم باید هنگام برپایی مراسم خاص مثل عزا یا جشن در آماده کردن چای و وسایل پذیرایی و خوراک کمک کند. هنگام برگزاری مراسم ترحیم باید صندلیها را از انبار بیاورد و آنها را بچیند و از حضار پذیرایی کند (بنگرید به ت. ۱۰). تمیز کردن سرویسهای بهداشتی و رسیدگی به باغچهی امامزاده و تمیز کردن قبور هم برعهدهی اوست. هنگام ظهر و عصر نیز بلندگوی امامزاده روشن میشود و خادم از رادیویی کوچک اذان پخش میکند (ویدیو ۱).
ویدیو ۱. خادم امامزاده در حال جارو زدن حیاط امامزاده یحیی. ویدیو از مریم رفیعینژاد، ۱۴۰۲ش.
امامزاده یحیی از گذشته تا کنون خادمین متعددی داشته است. یکی از اولین خادمان امامزاده مشدی حسین غریبیان بوده که مردم او را مش حسین صدا میکردند.17 او که از اصفهان به ورامین مهاجرت کرده بود از اواخر دههی چهل تا سال ۱۳۶۷ ش. به عنوان خادم محبوب و معقول امامزاده خدمت کرد. پس از حسین غریبیان، مریم خانم و همسرش، استاد محمد، کار نگهداری از امامزاده را به عهده داشتند. مریم خانم از سال ۱۳۶۹ تا پنج شش سال اخیر خادم امامزاده بود و بعد از او معصومه خانم به همراه همسرش به عنوان خادم انتخاب شدند که خادمان کنونی امامزادهاند. انتخاب خادم در گذشته به دست هیئت امنا و متولیان امامزاده انجام میشد اما حالا سازمان اوقاف نیز در این امر شریک است. حقوق خادم را سازمان اوقاف پرداخت میکند اما هیئت امنا مانند گذشته نظارت بر خادم را بر عهده دارد.
زمانها و مراسمهای خاص
بازدید از امامزاده یحیی در زمانهای مختلف سال و مشاهدهی مجموعهای از مراسمهای خاص برای این پژوهش بسیار حائز اهمیت بود. مردم محله در زمانهای مشخصی با امامزاده ارتباط میگیرند و از طریق مناسکی که در آنجا برگزار میشود، زندگیشان معنا میگیرد. در اینجا، خلاصه مشاهداتم را در این روزهای خاص، مراسم، و روزهای تعطیل شرح میدهم.
۱. روزهای سرد زمستانی و روزهای بهاری
از جمله زمانهای متفاوتی که به دیدار امامزاده یحیی رفتم، روزهایی کاملاً سرد و زمستانی بود، طوری که از ورودی امامزاده با سرعت خودم را به آستان میرساندم تا گرم شوم. اولین بار در چنین روز سردی، چشمانداز دیگری از نمای امامزاده را دیدم. انگار امامزاده خودش را از این همه سرما پوشانده بود (ت. ۲۳). در حقیقت خادم به دستور هیأت امنا چنین راهکاری را برای جلوگیری از ورود سرما به داخل آستان اندیشیده بود و روی نمای ورودی آستان پلاستیک بزرگی کشیده بودند. اما گروهی از اهالی محله که بخشی از آنها افغان بودند حتی با وجود سرما برای زیارت امامزاده و دیدار اهل قبور آمده بودند. افراد مسنتر که در چنین روزهایی با مشکلات بیشتری مواجه بودند کمتر به زیارت آمده بودند. سرویسهای بهداشتی که در انتهای محوطهی امامزاده واقعاند در روزهای سرد آبِ گرم برای وضوگرفتن ندارند و در نتیجه اغلب زائرین تنها به خواندن دعا و زیارت بسنده کرده بودند.

اما در فصل بهار فضای امامزاده و حیاط آن سبزتر و زیباتر بود. حالا دیگر افراد مسن هم میتوانستند هر وقت که بخواهند به دیدار امامزاده بروند. هنگام نشستن در ایوان صدای پرندگان روی شاخهی درختان امامزاده شنیده میشد که تمام فضا را پر کرده بود (ویدیو ۲).
ویدیو ۲. فصل بهار و صدای پرندگان در حیاط امامزاده یحیی. ویدیو از مریم رفیعینژاد، ۱۴۰۲ش.
۲. زیارت عاشورا
ساعاتی پیش از شروع مراسم افراد خیری که نذری این مراسم را به عهده دارند و اعضای هیأت امنا به امامزاده میآیند و فضا را با گلاب عطرآگین میکنند. این کارها بخشی از آمادهسازی فضای امامزاده برای برگزاری مناسک آیینی است. نوای مداحی از بلندگو پخش میشود و جمعیت کم کم زیاد میشود. وقتی تعداد بیشتر میشود به صورت ردیفی پشت سر هم مینشینند. مسنترها به دیوار تکیه میدهند و برخی نیز روی صندلی مینشینند. فرد خیر نذری صبحانه را به همراه تعدادی از افراد محله در آشپزخانه آماده میکند. مداح هم حضور دارد.18 افراد دیگری سیستم صدا و پخش را بررسی و آماده میکنند و پس از دقایقی، مداح شروع به خوشآمد گویی میکند و با مقدمههای شعر گونه در مدح ائمهی اطهار، روضههای کوتاهی میخواند. اینها پیش زمینهی خواندن دعاست (ت. ۲۴). معمولا تعداد خانمها کمتر از تعداد آقایان است.

مداح ذکرهایی در خصوص ماه رجب و ارزشمندی آن میگوید. سپس با «السلام علیک یا ابا عبدالله» شروع میکند و پیش میرود، به نام امام حسین که میرسد آن را محکمتر تکرار میکند و از مردم میخواهد با او بلند تکرار کنند و دستهایشان را روی سینه بگذارند و در حالیکه ذکرها را تکرار میکنند دو زانو بنشینند. بعد اشاره میکند که پس از مرگ و هنگامی که داخل قبر تنها هستی این حسین است که به تو کمک میکند و تو را شفاعت میکند. در این لحظه صدای گریه بلند مردان شنیده میشود. مداح دعا را ادامه میدهد و از مردم میخواهد به سجده بروند. همگی مهر بر میدارند و بخش دیگری از دعا خوانده میشود. دعا ادامه مییابد و وقتی مداح با سوز بیشتری میگوید: «آنچنان اباعبدلله را صدا کن انگار قربان صدقهی فرزندت یا عزیزت میروی»، صدای گریهی زنان بیشتر میشود. مداح از مردم میخواهد بلندتر حسین را صدا کنند و دستهایشان را بالا ببرند. همگی جهت نشستنشان به سمت قبله تغییر میکند و با دستان بالابرده دعا میکنند. مداح در طول دعا تلاش میکند شور بیشتری به دعا بدهد و مردم را با خود همدل کند. این کار از وظایف اصلی شغل مداحی است که مردم را در طول دعا در جهت مشارکت و همدلی و شور مذهبیِ بیشتر هدایت کند.
پس از اتمام دعا، مردانی سفرههای پلاستیکی یکبار مصرفی پهن میکنند (ت. ۲۵). همچنین، چای در لیوانهای یکبار مصرف پلاستیکی به همراه قند توزیع میشود. سپس کاسههای عدسی توزیع میشود که این ظرفها نیز به همراه قاشقهایی پلاستیکی است. تکههای نان بربری نیز توزیع میشود. سر سفره مینشینم و از طعم نذری عدسی میچشم که بسیار اعیانیتر از عدسی معمول در فرهنگ خوراک ایرانیان است زیرا گوشت هم به آن اضافه کردهاند. غذا بسیار خوشطعم و جاافتاده است. فرد خیّری که غذای نذری صبحانه را تهیه کرده میآید و همراه ما سر سفره صبحانه میخورد و همگی پس از اتمام غذا به او میگویند نذرش قبول باشد و سپس با کمک هم سفره را جمع میکنند.

۳. روز مبعث
این روز بسیار مورد توجه مسلمانان شیعه و سنی است و روزی است که پیامبر اسلام به رسالت پیامبری برگزیده شده است. آن روز مبعث مانند همیشه در گوشهای مشغول مشاهدهی مردم و یادداشتبرداری بودم. زائران بسیاری وارد آستان میشدند، با حالت تعظیم ذکر میگفتند و بعد در کنار ضریح دعا میخوانند. اکثر آنها خوراکی یا شیرینیای برای نذری همراه داشتند و کودکان مسئولیت توزیع نذری و خیرات را به عهده داشتند. وقتی بزرگترها نذری را تعارف میکردند اول عید را تبریک میگفتند. افغانها نیز حضور پررنگی داشتند. برخی از آنها سنّی مذهب بودند و مشغول خواندن نماز میشدند. به نظر میرسید عید مبعث برای آنها بسیار مهمتر از دیگر افراد محله است (برای ایرانیان مهمترین عید، عید نوروز است). آنها لباسهای نو و زیبای خود را پوشیده بودند و برای گفتن تبریک عید از هم پیشی میگرفتند در حالیکه رفتار غیر افغانها معمولیتر بود و شور و حال آنان را نداشت. یکی از زنان افغان در پاسخ به سوال من نسبت به برپایی مراسم عید مبعث توضیح داد که :«عید مبعث و عید قربان مهمترین اعیاد ماست، ما همانقدر در این روزها شاد هستیم و سنت را به جا میآوریم که شما در عید نوروز». همچنان که به سخنانش گوش میدادم متوجه شدم که دستانش را نیز به زیبایی حنا بسته است.19 دیدار اهل قبور نیز بسیار پر شور بود و اکثر افراد محله آمده بودند و توزیع خیرات بر سر مزارها انجام میشد که اغلب شیرینی و میوه و حلوایهای تزئین شده بود (ت. ۲۶).

۴. سفرهی صلوات
مناسک دیگری که توانستم در زمان حضورم در امامزاده یحیی شاهدش باشم، سفرهی صلوات بود که بهطور ویژه زنان (عموما زنان افغان محله و برخی زنان ایرانی) آن را اجرا میکردند. حدوداً ساعاتی از صبح گذشته بود که چهار زن افغان وارد آستان امامزاده شدند و خوراکیهای نذری، پارچههای سبز رنگ، و فلاسک چای به همراه داشتند. کاملاً مشخص بود که قرار است مراسم خاصی داشته باشند. به سرعت به جمعشان پیوستم و در حین کمک به انجام مراسم از چگونگی برگزاریاش پرسیدم.
مراسم اینگونه است که پارچهای سبز رنگ که اسامی چهارده معصوم و ذکر صلوات رویش گلدوزی شده بود را پهن میکنند. بعد تعداد زیادی دستههای تسبیح روی سفره میگذارند که هر کدام در واقع یک دستهی شش تایی از تسبیح است که از سر با نخ بهم متصل هستند. هر دستهی تسبیح را که ذکر صلواتش تمام شود گرد میکنند و داخل سبد میگذارند که جای کمتری بگیرد. علاوه بر سبدهای تسبیح برای شمارش صلوات، چای، شیرینی، شکلات و پیراشکی خانگی را هم برای پذیرایی روی سفره میگذارند (ت. ۲۷).

زنها به گونهای تسبیح را در دست میگیرند که هنگام ذکر صلوات تسبیحهایی که صلواتهایش شمرده شده با دیگر تسبیح ها قاطی نشود. یعنی یک رشته که در حال شمرده شدن است را در یک دست و بقیه را در دست دیگر میگیرند. فردی که حاجت دارد نذر میکند و شمارش صلوات آغاز میشود (ت. ۲۸، ویدیو ۳). برای هر دوره که فردی نیت میکند باید چهارده هزار صلوات شمرده شود. یکی از زنان برای من توضیح میدهد که حتی فرد میتواند از راه دور نیت کند و با این جمع در شمردن صلوات همراه شود. وقتی یک دور کامل شمردن انجام شود فرد دیگری با نیتی دیگر میتواند دور بعدی را آغاز کند. به این ترتیب ممکن است مراسم چندین ساعت طول بکشد. به تعداد شرکت کنندگان کمکم اضافه میشود و پس از یک ساعت جمع شش نفرهی ما به پانزده نفر میرسد. پس از اتمام مراسم، زنان با خوردن چای و پیراشکی و شکلات با هم به گپ و گفت میپردازند.

ویدیو ۳. مراسم سفرهی صلوات. ویدیو از مریم رفیعینژاد، ۱۴۰۲ش.
از نکات قابل توجه در این مراسم برایم گپ وگفتهای زنان هنگام ذکر گفتن بود. یعنی همزمان با خواندن ذکر و اجرای مناسک مذهبی، مراودات اجتماعی و احوالپرسیها و حتی آشنایی با فرد جدیدی مثل من به راحتی انجام میشد که بسیار قابل توجه است. همچنین، متفاوت از اجرای دیگر مناسک مذهبی است که افراد در هنگام اجرای مراسم سکوت میکنند، مانند مراسم زیارت عاشورا که کسی در هنگام خواندن دعا با دیگری صحبت نمیکند.

۵. نیمهی شعبان
صبح روزی برفی که نیمهی شعبان بود به امامزاده آمدم و از همان ورودی امامزاده، مردانی را دیدم که اغلب از بستگان هیئت امنا بودند و سیستمهای صوتی را با خود به داخل محوطه میبردند.20 فضای ورودی ساختمان با پارچههای رنگی و زیبا تزئین شده بود و همینطور چراغهایی رنگی ریسهکشی شده بود (ت. ۳۰). پرچمهایی نیز با عنوان یا مهدی و یا اباصالح از دیوارها آویزان شده بود.

از پلهها که بالا رفتم افرادی را در حال تهیهی چای و شیر کاکائو در آشپزخانه دیدم. بوی عود در فضای امامزاده پیچیده بود. مردانی که در بخش مردانه نشسته بودند اغلب مسن و میانسال بودند. در قسمت زنانه نیز چند زن در انتظار شروع مراسم گوشهای نشسته بودند. بعد از تنظیم صدا یک مداحی پخش شد و یک ربع بعد مراسم مولودیخوانی آغاز شد. مداح با ذکر شعبانیه شروع کرد که شامل سه ذکر بود و پس از آن مداح جوانتری آمد و اشعاری در وصف امام مهدی با ریتم و ملودی شاد خواند و از مردم میخواست آن را تکرار کنند و دست بزنند (ویدیو ۴). مردان بلندتر میخوانند و دست میزنند. در این بین شیرکاکائو و شیرینی هم پخش میشد و از مردم پذیرایی میشد. این مراسم حدود یک ساعت طول کشید و شعرهایی شاد از این دست خوانده میشد:
خالق از بحر ولایت گهر آورده برون/ یا که از برج امامت قمر آورده برون
از سپهر نبوی گشت عیان خورشیدی/ که ز خفاشوشان دیده درآورده برون
ویدیو ۴. صدای مولودی نیمهی شعبان در حیاط شمالی امامزاده یحیی. ویدیو از مریم رفیعینژاد، ۱۴۰۲ش.
۶. دعای توسل
بعدازظهر زنان افغان گرد هم جمع شدند و سفرهی صلوات انداختند. بعد از ذکر صلوات تصمیم گرفتند دعای توسل بخوانند. پس همگی گرد هم نشستند و معصومه خانم شروع به خواندن دعای توسل کرد (ت. ۳۱). این بخش از دعای توسل را که لازم است همه با هم تکرار کنند زنها با صدای بلند میخواندند: «یا وجیهنا عندالله اشفع لنا عندالله ...». در پایان دعا زنان به سمت مشرق و مغرب و بعد به سمت قبله میایستادند و ذکری را تکرار میکردند.

۷. استخاره با تسبیح
در یکی از سفرهایم به امامزاده یحیی شاهد مراسم خاص استخاره با تسبیح بودم که یکی از خانمهای مسن افغان آن را انجام میداد و میگفت در جمعهای مذهبی بین زنان مرسوم است. آن روز مشغول گفتگو با زنی بودم که از حس و حالش نسبت به امامزاده میگفت. اینکه چقدر گرفتار است و آمدن به اینجا آرامش میکند. زن افغان مسنتر که اهل ایالت قندوز بود و اغلب پنجشنبهها او را هنگام خواندن نماز و دعا میدیدم، جلو آمد و به آن زن همصحبت با من گفت که اگر دلش بخواهد برایش با تسبیح استخاره میکند. در ادامه توضیح داد که حضرت زهرا (س) را در خواب دیده که به او گفته: «تو میتوانی استخاره کنی و این کار را انجام بده». زن موافقت کرد و زن افغان ابتدا از او نام و سپس نام مادرش را پرسید، بعد از او خواست نیت کند.21 بعد از نیت کردن تسبیح را در دست گرفت و مشغول خواندن ذکرهای مختلفی شد (ت. ۳۲). پس از گفتن ذکر که چند ثانیهای طول کشید، بخشی از دانههای تسبیح را در دست گرفت که این انتخاب کاملاً تصادفی بود و شروع کرد به صورت جفتی شمردن. این کار را دو بار انجام داد و اگر دانهی آخر تک میشد جواب به نیت او منفی تلقی میشد و اگر جفت میشد، جواب به نیت او مثبت بود. جواب به نیت آن زن مثبت شد و پس از پایان کار به او ده هزار تومان پول، بابت تشکر داد.

۸. آخرین پنجشنبهی سال و دیدار رفتگان
آیین دیدار مردگان در پایان سال جزء رسمهای قدیمی ایرانیان محسوب میشود که معمولاً آخرین پنجشنبهی سال با حضور در قبرستان و گذاشتن گلدانهای رنگانگ و دستههای گل بر سر مزار، فاتحهخوانی و نذر خیرات برای رفتگان در کنار عزیزان خود به استقبال نوروز و شروع سال جدید میروند (ت. ۳۳–۳۶) (فهرست، شمارهی ۴۳). پس از آغاز سال نو هم معمولاً یک روز مردم با حضور در قبرستان بر سر مزار عزیزان خود حاضر میشوند، سفرهی هفتسین پهن میکنند و سال نو را به رفتگان و به یکدیگر تبریک میگویند. برخی نیز با برگزاری مراسم سفرهی صلوات در آستان امامزاده و خواندن نماز و دعا مشغول به مناسک مذهبی میشوند. امسال که نوروز با ماه رمضان مصادف شده بود برگزاری دعای زیارت عاشورا و نذری دادن به هنگام افطار و غروب انجام شد. مردم محله برای دعای زیارت عاشورا میماندند و پس از خواندن نماز با نذر یکی از خیرین محله روزهی خود را با غذاهایی مثل عدسی یا آبگوشت و نان و پنیر و خرما و سبزی افطار میکردند.




***
دیدار آخر
آن روز پس از چندین ماه برای آخرین بار به امامزاده رفتم، حالا دیگر امامزاده برایم میدان تحقیقی آشنا بود که پس از چند ماه دوری دلتنگش شده بودم و دیدن دوبارهی آن هیجان خوبی داشت. اواخر فصل بهار بود و غوغای پرندگان بر درختان امامزاده طنین خاصی در حیاط انداخته بود. بر ایوان آستانش نشستم و تمامی این چندماه را مرور کردم. آنچه در ذهنم میدرخشید، انس و الفتی بود که مردم به امامزاده دارند؛ نه تنها به عنوان مکانی معنوی بلکه جایی که یادآور هویت و تاریخ فرهنگی محلهی کهنه گل است. این که مکانی بتواند تمامی گروههای اجتماعی محله را در خود با آغوش باز پذیرا باشد ویژگیای است که صرفاً به دلیل مذهبی بودن این فضا رخ نداده است. برآوردن نیازهای اجتماعی محله بخش دیگری از ویژگیهای خاص امامزاده در این منطقه است که کاربری آنجا را به چیزی فراتر از صرفا یک مکان مقدس گسترش داده است. البته پشتوانهی ارزش تاریخی و مذهبی بنا نیز چنین ویژگی متمایزی به این مکان بخشیده است. دست به قلم شدم و آخرین مشاهداتم را از روزی آرام با حضور تعداد اندکی از مردم محله ثبت کردم و به امید دیداری دیگر امامزاده را ترک کردم.
ارجاع: مریم رفیعینژاد، «خلوت سبز کهنه گِل: مردمنگاری حیات دینی و اجتماعی در امامزاده یحیی.» مقاله در امامزاده یحیی ورامین: نمایشگاهی آنلاین از زیارتگاهی ایرانی، به مدیریت و با ویراستاریِ کیلان اُوِرتون. ۳۳ آرچز پروداکشنز، ۲۶ دی ۱۴۰۳. میزبان: خمسین: تاریخ هنر اسلامی آنلاین.
یادداشتها
یادداشت نویسنده: این پژوهش با عنوان «مردم شناختی پیوند امامزاده یحیی با زندگی مردم کهنه گل» در اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شد و تا اوایل آگوست ۲۰۲۴ [بخش اصلی کار میدانی در فاصله نوامبر تا مه] ادامه یافت. در این مدت بیش از پانزده سفر برای برداشت دادههای میدانی و مشاهده به ورامین صورت گرفت. برخی از این سفرها در ساعتها، روزها و مناسبتهای آیینی متفاوتی انجام شد تا محقق بتواند در حد امکان تمامی ابعاد مردمشناختی و فرهنگی مناسک و ارتباط اجتماعی مردم با امامزاده را که نقش و جایگاهی فراتر از یک امامزاده در زندگی مردم دارد درک کند. از مهمترین موانع تحقیق فاصله میدان تحقیق با محل زندگی محقق و همچنین نبود برخی از آرشیوهای اطلاعاتی اولیه در سازمان و نهادهای بومی ورامین بود.
سپاسگزاری: این پژوهش علاوه بر داشتن تیم همراه و متخصص از نقاط مختلف جهان، حمایت و همراهی افرادی را با خود داشته است که بدون همکاری آنها این پروژه میسر نمی شد. بنابراین علاقهمندم که در ابتدا از دوستان و اساتید خوبم آقای دکتر جبار رحمانی و سپیده پارساپژوه به عنوان اساتید مشاور این پژوهش تشکر کنم. دوست و همراه خوبم فاطمه قریب که در سفرهای زیادی مرا همراهی کرد و عکسهای زیبایی را ثبت کرد. همکاری و مدیریت حرفهای خانم دکتر کیلان اورتون که از ایشان بسیار آموختم همیشه باعث دلگرمی و انگیزهی من در ادامهی مراحل سخت این پروژه بود که شایستهی صمیمانهترین سپاسگزاری است. از دوستان خوبم خانم سمیه ملکی در بخش تدوین دادههای جمعیتی و همچنین آقای ناصر طاهری در بخش تهیه و تدوین نقشههای مربوط به محله کهنه گل نیز سپاسگزارم. از تیم محترم ویرایشگران که با دقت و بررسی دقیق خود باعث بهبود مقاله من شدند نیز سپاسگزارم. حمایت و همکاری آقای محمد امینی به عنوان تاریخنگار محلی ورامین، کمک شایانی در تدوین دادههای تاریخی و فرهنگی ورامین داشت. معصومه خانم، خادم امامزاده یحیی و همچنین دخترش فاطمه نیز همیشه با آغوش باز من و دوستانم را پذیرفتند و در جمعآوری بخشی از دادهها تأثیرگذار بودند. آقای محمد پورچی کنگرلو به عنوان یکی از اعضای هیئت امنای امامزاده یحیی در شناخت فرهنگ بومی محلهی کهنه گل و مناسک آیینی امامزاده یحیی همکاری گرم و صمیمانهای داشت. آقای سعادتخواه، فرزند یکی از خدمتگزاران و هیئت امنای قدیمی امامزاده یحیی، نیز در شناخت فرهنگ و همچنین آداب و رسوم این محله همکاری داشت. در پایان از تمامی ساکنین خوب محلهی کهنه گل و گروههای افغان که با آغوش باز مرا پذیرفتند و به سوالاتم پاسخ دادند، صمیمانه سپاسگزارم.
- تحلیل دادههای آماری سرشماری نفوس و مسکن سال ۱۳۹۵، سمیه ملکی، کارشناس جمعیتشناسی. ↩
- طبق مصاحبههای انجامشده با ساکنین زمینهای دارای پلاک ثبتی و سند مالکیت محدودهی وسیعتری دارند از آنچه که شهرداری به عنوان محلهی کهنه گل مشخص کرده است. در گذشته محدودهی محله وسیعتر بوده است. ↩
- جمعیت مهاجرین افغان در این محله با توجه آمار نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، ۶۰۰ نفر بوده است. پس از سال ۹۶ طبق یافتههای کیفی از مصاحبهها این آمار افزایش چشمگیری یافته است که نیاز به مطالعه دقیقتری بصورت کمی دارد. ↩
- نویسنده تنها روایات مردم را بازگو میکند و خود در این خصوص مطالعهی ویژهای انجام نداده است. ↩
- احمدی در کتاب خود با نام تشیع در ورامین چنین ذکر میکند که مردم ورامین از نیمهی اول قرن هجری اسلام را پذیرفتند. بنگرید به: احمدی و شاکری، تاریخ تشیع در ورامین، ۲۵۷. اینکه ری در پذیرش تشیع و فرهنگ شیعی پیشرو بوده، تأثیر بسزایی در مهاجرت شیعیان به ورامین داشته است. ↩
- برای اطلاعات بیشتر بنگرید به امینی، تاریخ اجتماعی ورامین. ↩
- ژان دیولافوا به همراه همسر باستانشناسش در سال ۱۸۸۱ به ایران سفر کرد و مستندات سفرش را بصورت عکس و نوشتار در قالب دو کتاب جداگانه منتشر کرد و پس از آن دو مرتبهی دیگر نیز به ایران سفر کرد. به منظور مطالعهی بیشتر رجوع شود به: سفرنامه مادام دیولافوا. ↩
- این اطلاعات بر اساس گفتههای آقای امینی است. ↩
- بازدید از اهل قبور اصطلاحی است که اغلب مردم ایران برای بازدید از مردگان به کار میبرند. اهل قبور همان مردگان هستند و معمولاً این مراسم در ایران در روزهای آخر هفته یعنی پنجشنبه یا جمعه غروب انجام میشود و مردم برای دیدار رفتگان خود به مزار آنها میروند. ↩
- سلام کردن به امامزادهی مقدس یا خواندن نام امامزاده به زبان عربی است، مانند: «السلام علیک یا امامزاده یحیی». ↩
- در اماکن مقدس اشیاء مقدس همیشه وسیلهای برای ارتباط با خدا یا امامزادگاناند. از این رو، فردی که به زیارت اماکن مقدس میرود اغلب برای برقراری ارتباط از این ابزارهای مادی استفاده میکند. در این ارتباط مقدس است که این اشیاء نیز مقدس میگردند؛ مثل پارچه ها یا تسبیحهایی که زائرین برای برآوردن حاجات خود به کار میبرند، غذاها و خوراکهایی که نذر میشود تا در راه رسیدن به حاجات فرد زائر خیرات شود. ↩
- داستان عَلَم نیز به ابتدای استقرار قبایل کنگرلو برمیگردد که بخشی از آنها از اقوامی بودند که از ارمنستان به ورامین منتقل شدند (بنگرید به کتاب تاریخ عالم آرای عباسی). در زمان قاجار پس از درگیری بین قبایل، مقصود سلطان کنگرلو به عنوان حاکم قلعهی نخجوان از سوی ایران انتخاب میشود اما بعدها در زمان فتحعلی شاه این قبایل به ورامین تبعید میشوند. مردم باور داشتند این عَلَم حضرت ابوالفضل است. در خصوص مطالعه بیشتر تاریخچه مهاجرت اقوام کنگرلو بنگرید به: محمد امینی، عشایر منطقه ورامین. ↩
- برای مطالعه بیشتر بنگرید به: محمد امینی، تاریخ اجتماعی ورامین. ↩
- بنگرید به: محمد امینی، عشایر منطقه ورامین. ↩
- دورکیم، که از اولین و مهمترین نظریه پردازان کارکرد اجتماعی دین بود، معتقد بود که دین میتواند به عنوان بازوی قدرت، ساختار اجتماعی جوامع را تقویت کند. از اینرو در سایهی این قدرت در مکانهای مذهبی، افراد نیز میتوانند موقعیت اجتماعی خود را ارتقاء دهند. برای مطالعه بیشتر بنگرید به: آنتونی گیدنز، جامعه شناسی، ۴۹۲. ↩
- انتقال مردگان به اماکن مقدس، از سنتهایی است که از دیرباز بین شیعیان رواج داشته است. این سنت، در برخی خاندانها و عالمان شیعی، به قدری ریشهدار بوده که اگر امکان نقل جسد به هنگام فوت نبود پس از دفن موقت و رفع موانع آن را به مکان مقدس وصیت شده منتقل میکردند. در ایران نیز چنین سنتی رواج داشت؛ چنان که برخی وصیت میکردند جسد آنان در مشهد (حرم علی بن موسی الرضا) یا در قم (حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه) دفن شود. لذا هزینهای بابت تدفین خود به ورثه میدادند تا اجسادشان پس از خشک شدن طی فرایندی سخت به عتبات فرستاده شود. برای مطالعه بیشتر بنگرید به: محمد مهدی فقیه بحرالعلوم، «تاریخچه انتقال جنائز به عتبات عالیات (شهر کربلا)». ↩
- در گذشته به زیارت رفتن اماکن مقدس و متبرکه مانند مزار ائمهی اطهار بسیار سخت و طولانی بود و گاه این سفر چندین ماه طول می کشید و در باور مردم زیارت این اماکن بسیار ارزشمند و حائز اهمیت بود. فردی که به زیارت امام رضا در مشهد میرفت مشهدی یا مشدی یا در تلفط عامیانه، مشتی نامیده میشد که به اختصار او را «مش» صدا میکردند. ↩
- مداح عنوان شغلی است که فرد در مراسم مذهبی اعم از شاد و غمگین اشعاری مذهبی را میخواند و جمع را ترغیب به شادی و یا گریستن میکند. این افراد که در گذشته روضه خوان نام داشتند امروزه مداح نامیده میشوند. ↩
- رسم بستن حنا به دست و پا و ریش و سبیل گرچه امروزه کاهش یافته، ولی از رسوم متداول بین روستاییان و عشایر به شمار میرود و در اعیاد و مراسم، بهویژه اعیاد فطر، قربان و غدیر، نوعی سنت مذهبی به شمار میآید و در عید نوروز به قصد شادی و نشاط انجام میشود؛ حنا گذاردن در ایام شادی، در اشعار برخی از شعرا نیز آمده است. ↩
- طبق باور مسلمانان شیعه، روز تولد حضرت مهدی، امام دوازدهم شیعه روز فرخندهای است و در سنت شیعی این روز را جشن میگیرند. ↩
- او با این حرف میخواست توانایی و قداستی را که حضرت زهرا به او بخشیده مورد تأکید قرار داده و به جمع زنان اطلاع دهد. ↩
کتابشناسی
- احمدی، احمد و طاهره شاکری. تشیع در ورامین.تهران: انتشارات نظری، ۱۳۹۶ش. [Lib.ir]
- امینی، محمد. تاریخ اجتماعی ورامین در دوره قاجاریه. تهران: چاپ شرکت افست، ۱۳۶۸ش. [Lib.ir]
- امینی، محمد. عشایر منطقه ورامین در گذشته و حال. ورامین: انتشارات واج، ۱۳۸۴ش. [Lib.ir]
- دیولافوا، ژان. سفرنامه مادام دیولافوا، ترجمهی علیمحمد فرهوشی. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۹۸ش. [Lib.ir]
- گیدنز، آنتونی. جامعهشناسی، ترجمهی منوچهر صبوری. تهران: نشر نی، ۱۳۹۹ش.
- قرهچانلو، حسین. «امامزاده یحیی (ورامین).» در: وقف میراث جاویدان ۱، شمارهی ۲ (۱۳۵۳ش.): ۷۰-۷۳. [Noormags.ir]
- فقیه بحرالعلوم، محمد مهدی. «تاریخچه انتقال جنائز به عتبات عالیات (شهر کربلا).» در: فصلنامهی فرهنگ زیارت ۸، شمارهی ۳۳ (۱۳۹۶ش.): ۷-۴۴. [Noormags.ir]
- منشی، اسکندر بیگ. تاریخ عالم آرای عباسی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۵۰ش. [Lib.ir]