تاریخ ورامین در سدههای ۴-۱۴ قمری با تأکید بر اهمیت شیعی آن
حسین نخعیترجمهی تیم مترجمان نمایشگاه آنلاین امامزاده یحییEnglish
هدف این مقاله ارائهی سیر تاریخی و خلاصهای از تغییرات سیاسی، اقتصادی، جمعیتی و شرایط فرهنگی ورامین طی ده قرن است. این مقاله با پیروی از سبک نگارش مدخلهای دانشنامه (مانند مدخلهای: مینورسکی، «ورامین»؛ بازورث، «ورامین»؛ و بِلر و بلوم، «ورامین» (به ارائهی روایتی دقیق از سیر تحول ورامین از یک توقفگاه مهم بر سر راههای تجاری که از دوران باستان وجود داشتند، به یک مرکز مهم شیعی و پایتخت ولایتی ایلخانان تا جایگاه معاصر آن به عنوان شهری در حومهی تهران میپردازد و تمرکز ویژهای بر جایگاه مهم ورامین در تاریخ تشیع از رهگذر توجه بر خاندانهای صاحب نفوذ، بزرگان اهل دانش و میراث معماری آن دارد.
جغرافیا و اهمیت اقتصادی
تاریخ ورامین با تاریخ دو شهر مجاور آن یعنی ری و تهران درهم تنیده است. ری شهری بسیار بااهمیت بوده و به همین علت در ادوار مختلف از قرن سوم پیش از میلاد تا سیزدهم میلادی پایتخت تعدادی از سلسلههای حاکم بوده است. این شهر در فاصلهی بیست و پنج مایلی (۴۰ کیلومتری) شمال غربی ورامین قرار داشت و بقایای اندکی از آن در منطقهای که امروزه به آن شهرری میگویند قابل شناسایی است (نقشه). ری بهمرور و با گسترش فضای شهری تهران بزرگ در آن ادغام شد، شهری که از سال۱۲۰۰ق./۱۷۸۶م. تا به امروز به عنوان پایتخت ایران شناخته میشود. ورامین حدوداً در فاصلهی سی و پنج مایلی (۵۱کیلومتری) جنوب شرقی تهران قرار دارد و همچنان به منزلهی شهری مستقل شناخته شده و مرکز شهرستان ورامین است (ت. ۱).

ورامین در طول تاریخ یکی از توقفگاههای مهم بر سر راههای اصلی و شریانهای تجاری بود، مسیرهایی که طول و عرض فلات ایران را درمینوردیدند. در زمان حکومت ساسانیان (۲۲۴-۶۵۱م.)، قلعه ایرج (نقشه)، قلعهی وسیع مستطیلشکلی که در فاصلهی دو مایلی (۳ کیلومتری) از شمال شرقی شهر ورامین امروزی قرار دارد، یکی از توقفگاههای راه ابریشم در مسیری بود که به سمت ری میرفت.1 بعد از فتوحات مسلمانان در قرن اول قمری/ هفتم میلادی، و بهطور مشخص در دوران حکمرانی آل بویه (تاریخ تقریبی۳۳۴-۴۴۷ق.)، ورامین به یکی از توقفگاههای پر ترددی تبدیل شد که ری را به شهرهای مهمی چون اصفهان متصل میکرد.2
دوران ایلخانی (۶۵۴-۷۳۶ق.) را میتوان اوج اهمیت ورامین دانست، یعنی زمانی که ورامین توقفگاه اصلی بر سر راه سلطانیه، پایتخت ایلخانیان در شمال غربی، به شهرهای شرق ایران مانند بلخ، سیستان و خوارزم بود (ت. ۲).3 اهمیت این شهر در دوران حکومت تیموریان (زمان تقریبی۷۲۲-۹۱۳ق.) نیز پابرجا بود و مسافران شناختهشدهی اروپایی مانند روی گونْسالِس دِ کلاویخو (و. ۱۴۱۲م.) برای رسیدن به سمرقند و چین از آن عبور کردند.4 با افزایش تمرکز بر تهران در دوران صفوی (۹۰۷-۱۱۳۴ق.)، ورامین کمکم جایگاه خود را از دست داد. در زمان حکومت قاجار (۱۱۹۳-۱۳۴۴ق.) تهران بهعنوان پایتخت ایران انتخاب شد و مسیری که پایتخت را به شرق متصل میکرد دیگر از ورامین عبور نکرد. جادهای که امروزه به نام اتوبان امام رضا (جادهی شماره ۴۴) شناخته میشود مسیری است که در حال حاضر پایتخت را به شرق متصل میکند. این جاده یکی از مهمترین اتوبانهای ایران است و بخشی از پروژهی بزرگراه آسیایی ۱ محسوب میشود که آسیا را به اروپا متصل میکند. اگرچه نقش ورامین بهمنزلهی توقفگاه اصلی بر سر مسیرهای تجاری در طی سه قرن اخیر کاهش یافته است، اما همانطور که در ادامه توضیح داده خواهد شد، این شهر همچنان بهعنوان یکی از مراکز اصلی کشاورزی اهمیت خود را حفظ کرده است.

.Kleiss, “Karawanenwege in Iran,” 328, Abb. 1
ورامین در دشتی قرار دارد که رشتهکوه البرز در شمال آن و دشت کویر در جنوب شرقی آن واقع شده است. این موقعیت جغرافیایی سبب شده است تا منطقه از داشتن منابع متعدد آب و همچنین خاک غنی نیمهبیابانی برخوردار باشد. پیش از ورود سیستمهای کشاورزی مدرن، کشاورزان ورامینی علاوهبر آب سطحی که به خاطر وجود مصب رود جاجرود در ۱۰ مایلیِ (۱۶ کیلومتری) شمال ورامین در این منطقه جاری است، از آب صدها کانال آب زیرزمینی یا همان قناتها نیز بهرهمند بودند (ت. ۳).5 منابع مکتوب سدههای ۴-۱۱ق. به کاشت پنبه، گندم و انگور در ورامین اشاره کردهاند.6 در دوران قاجار محصولات کشاورزی، مخصوصاً سبزیجاتِ ورامین معروف بودند و در تهران بازار خوبی داشتند.7 این میراث تا به امروز ادامه دارد و همچنان زمینهای حاصلخیز ورامین منبع تأمین نیاز پایتختاند.

Beaumont, “Qanats on the Varamin Plain, Iran,” 173, fig. 3
(نشانهگذاریها توسط نویسنده انجام شده است)
ظهور ورامین بهمنزلهی یکی از مراکز تشیع (دههی ۴۹۰-۶۲۰ق.)
نام ورامین برای نخستین بار در منابع جغرافیایی قرن ۴ق. بهعنوان قریهای بزرگ و پرجمعیت در منطقهی ری مطرح شده است.8 بعد از این منابع، کتابهای نسبشناسی قرن ۵ق. از ورامین بهعنوان مرکز سکونت و مدفن نوادگان امامان شیعه یاد میکنند، ازجمله یحیی بن علی (وفات حدود ۲۴۵ق.) کسی که امامزاده یحیی برای او ساخته شد.9 با شروع قرن ۶ق. شکوفایی ورامین بهنحوی بود که بهمثابه شهر قلمداد شد و علاوه بر این، در کنار شهرهایی مانند قم، کاشان و آوه در زمرهی یکی از شهرهای مهم شیعی قرار گرفت.10
رونق ورامین در اواخر دوران سلجوقی (دههی ۵۳۰-۵۹۰ق.) عمیقاً با حکمرانی یکی از خاندانهای شیعی که توسط رضیالدین ابوسعد ورامینی (اوج شکوفایی در دههی ۵۵۰ق.) هدایت میشد درهم تنیده است. او یکی از حاکمان محلی بسیار متمولی بود که با عنوان رئیس شناخته میشدند.11 رضیالدین ابوسعد و پسرش منتجبالدین حسین برای نقش مهمی که در بازسازی مکانهای مقدس مسلمانان در مکه، مدینه و بسیاری از زیارتگاههای شیعیان (مَشاهد ائمه) داشتند مدح شدهاند.12 اوج جایگاه اجتماعی این خاندان در دوران نوهی رضیالدین یعنی فخرالدین بن صفیالدین احمد بن رضیالدین ابوسعد است یعنی زمانی که او به وزارت طغرل بن ارسلان (حکومت ۵۸۷-۵۷۲ق. و ۵۸۸-۵۹۰ق.) منصوب شد. از آنجاییکه سلجوقیان در سال۵۹۰ق. سقوط کردند، تصدی او بر این منصب تنها چند ماه دوام داشت.13 این خاندان در ورامین به ساخت ابنیه و اقداماتی در راستای آموزش همت گماشتند، از جمله ساخت مسجد جامع و دو مدرسهای که علاوه بر ساخت آنها، برای تأمین مالی استادان و محصلان شاغل در آنجا نیز اوقاف قابل توجهی در نظر گرفته شده بود.14
یکی از عواملی که بر اهمیت ورامین در مقام یکی از مراکز مهم شیعی افزود همسایگی آن با ری بود. شهری با جمعیت بزرگی از شیعهمذهبان که از قرن سوم ق. در آنجا سکنی داشتند و از لحاظ تاریخی ورامین را از حمایتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود بهرهمند کرده بود. در سال ۶۱۷ق. روابط میان دو شهر بهکلی تغییر کرد. آنطور که یاقوت حموی (و.۶۲۶ق.) جغرافیدان شرح میدهد، در جریان درگیری میان شیعیان ری که اکثریت مردم این شهر را تشکیل میدادند و سنیمذهبان که در اقلیت بودند، سنیان موفق شدند کنترل شهر را به دست گیرند و بیشتر شهر ویران شد.15 از آنجایی که ورامین تنها در فاصلهی بیست و پنج مایلی (۴۰ کیلومتری) جنوب ری قرار داشت و تحت کنترل کامل خاندانهای متنفذ شیعی بود، به طور طبیعی بهعنوان شهر بزرگ شیعی این ناحیه سربرآورد.
پایتخت ولایتی ایلخانان (دههی ۶۶۰-۷۳۶ق.)
حملهی مغول به ایران عاملی تسریعکننده در افول ری و شکوفایی ورامین بود. بعد از حملات متعدد مغولان به ری از ۶۱۶ق. تا ۶۵۶ق. ورامین بهتدریج به مرکز اقتصادی، سیاسی و اعتقادی منطقه تبدیل شد. این تغییر و تحولات در زمان حکومت خاندان علوی حسینیِ ورامینی به وقوع پیوست (لقب «علوی» اشاره به امام علی دارد. و. ۴۱ق.). سلسلهی انساب این خاندان را میتوان تا احمد ابن ابراهیم بن اسماعیل منقذی، نسل هفتم از نوادگان امام حسین (و. ۶۰ق.) پی گرفت که در قرن سوم یا چهارم قمری به ورامین آمده است.16 این موضوع که تبار این خاندان به امامان شیعه میرسید برای آنها احترام و نفوذ قابل توجهی در میان مردمانِ عمدتاً شیعهی منطقهی ری ایجاد کرد و برای آنها موقعیتی فراهم آورد که بتوانند به مناصب سیاسی و مذهبی کلیدی دست یابند.
در دوران ایلخانی، ورامین از قریه به شهر تبدیل شد و دارالملک (پایتخت) ولایت ری شد.17 سه نفر از افراد خاندان حسینی ورامینی از حاکمان محلی بودند که مَلِک نامیده میشدند: فخرالدین حسن بن جمالالدین محمد، پسرش علاءالدین مرتضی بن فخرالدین حسن (و. ۶۷۵ق.) و نوهاش فخرالدین حسن بن علاءالدین مرتضی (و. ۷۰۷ق.).18 از فخرالدین حسن بن علاءالدین مرتضی چندین بار در جامع التواریخ اثر خواجه رشیدالدین فضلالله (و. ۷۱۸ق.) یاد شده و آمده است که او در دوران ارغون (ح. ۶۸۲-۶۹۱ق.) و اولجایتو (ح. ۷۰۳-۷۱۶ق.) از افراد برگزیدهی دربار محسوب میشد.19 ارغون در سال۶۸۲ق. یعنی پیش از آن که ایلخان شود، تجارتی در ورامین برپا کرد که سیصد خانوار صنعتگر (خانهی اوز) را در بر میگرفت که به احتمال زیاد تحت سرپرستی ملک فخرالدین حسن انجام میشد.20 ارغون در سال۶۸۲ق. یعنی پیش از آن که ایلخان شود، تجارتی در ورامین برپا کرد که سیصد خانوار صنعتگر (خانهی اوز) را در بر میگرفت که به احتمال زیاد تحت سرپرستی ملک فخرالدین حسن انجام میشد.21 سرمایهگذاریهایی که توسط شاهزاده ارغون در ورامین انجام شد حاکی از اهمیت این شهر و حاکمان شیعیمذهب آن در اقتصاد حکومت ایلخانی است.
به لطف ارتباط حاکمان ورامین با دربار ایلخانی، این شهر در اوایل قرن هشتم ق. از ثبات نسبی برخوردار شد و برای اولین بار در تاریخ خود، ضرب سکه در آن انجام گرفت. از این سکهها، دو سکه به تاریخ ۷۱۱ ق. در انجمن سکهشناسی آمریکا در نیویورک نگهداری میشود (ت. ۴).22 پشت این سکهها صلوات کبیره (صلوات بر حضرت محمد، امام علی و یازده امام دیگر) نقش بسته است. این متن نهتنها بازتابی از اعتقاد غالب مردم ورامین است بلکه بر شیعه شدن اولجایتو نیز اشاره دارد، اتفاقی که در سال ۷۰۹ق. و تحت تأثیر علمای مشهور صورت گرفت. جمالالدین ورامینی یکی از کسانی بود که اندیشهی شیعه را به اولجایتو معرفی کرد. وی احتمالاً همان جمال الدین محمد بن ناصر علوی حسینی عراقی ورامینی از خاندان برجستهی حسینی ورامینی است.23

شور و هیجان و باور شیعی در ورامین قرن هشتم ق. در آثار ادبی این شهر نیز بازتاب یافته است. حمزه کوچک ورامینی یکی از شاعران این شهر در شعری شرح میدهد که برای مقابله با دشمنان حضرت علی بود که زندگی در این شهر را برگزید:
زاد و مقام من به ورامین از آن بُوَد / تا سور دشمنان علی چون عزا کنم24
مشابه این اندیشه در کتاب احسن الکبار فی معرفة الأئمة الأطهار نیز به چشم میخورد. این کتاب در سالهای ۷۳۹ تا ۷۴۴ق. توسط یکی دیگر از افراد خاندان علوی حسینی ورامینی یعنی محمد بن ابی زید بن عربشاه حسینی ورامینی نوشته شده است.25 در این متن، جایگاه امامان، بهویژه امام علی، به نحوی اغراقشده تصویر شده است تا مشروعیت آنها به عنوان جانشینان برحق پیامبر اسلام توجیه شود. این متن در دوران حکومت شیعی صفویان اهمیت بسیاری یافت و همین امر باعث شد تا نسخههای متعدد مصوری از آن تولید شود (ت. ۵).26 ما به این کتاب بازخواهیم گشت.

خاندان حسینی ورامینی همچنین از حامیان اصلی معماری بودند و بسیاری از بناهای دوران میانه را میتوان به آنها پیوند زد. مرتبطترین مورد با موضوع این نمایشگاهِ آنلاین نقش این خاندان به مدت پنج دهه (حدود ۶۶۰-۷۰۷ق.) بهعنوان بانیان مقبرهی امامزاده یحیی است. تلاشی که احتمالاً توسط ملک علاءالدین مرتضی آغاز شد و پسرش ملک فخرالدین حسن آن را کامل کرد و نامش در کتیبهی گچی (بنگرید به کتیبه گچی) سال۷۰۷ق. بهیادگار مانده است. ملک فخرالدین حسن احتمالاً حامی برج علاءالدین نیز بوده است، مقبره-برج عظیمی که برای گرامیداشتِ یاد پدرش بنا شده بود (نقشه) (ت. ۶).27 بلندی این بنا (۲۷ متر) بازتابدهندهی جایگاه رفیع سیاسی علاءالدین مرتضی به عنوان مَلِک است، درعین حال عبارت «کهف العترة الطاهرة» در کتیبهی کوفی برج بر جایگاه مذهبیاش بهعنوان اعقاب حضرت محمد تأکید دارد.28

امروزه، مقبره-برج علاءالدین عمدتاً بهعنوان مقبرهی حاکمی محلی شناخته میشود و حتی کارکرد موزهای کوچک را پیدا کرده است. بر خلاف این مورد، مدفن بسیاری از افراد خاندان حسینی ورامینی بهدلیل اینکه از فرزندان امامان شیعه محسوب میشدند مانند مقبرهی یک امامزاده زیارت میشوند.29 مقبرهی امامزاده علی (نقشه)، امامزاده عبدالله (نقشه)، امامزاده زید ابوالحسن (نقشه)، امامزاده هادی القاضی (نقشه) و امامزاده علی کیاکی (نقشه) همگی از زمرهی این امامزادههاست. مدفن امامزاده علی دقیقاً در سمت شرقی مقبرهی امامزاده یحیی قرار دارد، در فاصلهی کوتاهی که میتوان آن را در ۱۷ دقیقه پیمود. قسمت داخلی گنبد این امامزاده در دهههای اخیر آینهکاری شده است و قبر داخل ضریحِ فولادیِ مستطیلشکلی قرار دارد که با پارچهی سبزی - نماد تشیع در مکانهای مقدس - پوشیده شده است (ت. ۷).

علاوه بر بناهایی که بهطور مستقیم با خاندان حسینی ورامینی مرتبط است، ورامین میزبان بناهای تاریخی دیگری است که در دوران حکمرانی تأثیرگذار این خاندان و یا اندک زمانی بعد از آن ساخته شدهاند. از میان بناهایی که به لحاظ معماری آثار شاخصی هستند میتوان به بنای امامزاده شاه حسین (نقشه)، امامزاده سکینه بانو (نقشه)، مقبرهی یوسف رضا (نقشه)، و مسجد جامع جدید (نقشه) اشاره کرد. مسجد جامع جدید احتمالاً جایگزین مسجد قدیمیتری شده است که در قرن ۶ ق. توسط خاندان رضیالدین ورامینی بنا شده بود (بنگرید به میراث معماری). ساخت مسجد جامع جدید در سال ۷۲۲ق. به دستور خواجه عزّالدین محمد بن محمد بن منصور قوهدی (و. حدود ۷۲۵ق.) آغاز شد. او یکی از شخصیتهای تأثیرگذار در دربار حاکم محلی، ملک فخرالدین حسن و همچنین از مقامات عالیرتبه در دوران اولجایتو و ابوسعید (ح. ۷۱۶-۷۳۶ق.) بود.30 این مسجد یکی از آثار شاخص معماری در تاریخ ورامین محسوب میشود و مانند سایر بناهای تاریخی این شهر اعتقاد به مذهب شیعه را در خلال کتیبههایی که در آن به امام علی و خاندان او اشاره دارند به نمایش میگذارد. یکی از این نمونهها کتیبهی صلوات کبیره بر ایوان منتهی به گنبدخانهی مسجد جامع است، شبیه به نمونهای که بر سکههای ورامین نقش بسته و پیشتر بدان اشاره شد (ت. ۸–۹).31

دوران بیثباتی و گذار (۷۳۶-۱۱۱۲ق.)
دوران شکوفایی ورامین با مرگ سلطان ابوسعید در سال ۷۳۶ق. به پایان رسید. با استناد به روایت احسن الکبارکه پیش از این نیز از آن یاد کردیم، این دوران دشوار و پرآشوب با درگیریهای میان حاکمان، افول خاندانهای متنفذ و ناامنی راهها شناخته میشود.32 با حملهی تیمور (ح. ۷۲۲-۸۰۸ق. ) در دههی۷۸۰ق. به منطقهی ورامین بر ناامنیها افزوده شد و شهر پررونق ورامین به مدت تقریباً هفتاد سال (حدود ۷۳۷-۸۰۷ق.) متروکه شد. روی گونْسالِس دِ کلاویخو، سیاح اسپانیایی، هنگامی که در مسیر رسیدن به دربار تیمور در سمرقند از شهر ورامین میگذرد آن را شهری بزرگ اما خالی از سکنه و بدون استحکامات توصیف میکند.33 با وجود این، عبور او از این شهر در مسیر رفت و بازگشت از سمرقند نشان از این دارد که شهر همچنان بهعنوان توقفگاهی بااهمیت در مسیر راههای تجاری شرق محسوب میشده است.
تجدید حیات نسبی که در قرن ۹ق. برای این شهر رقم خورد به دلیل اهمیت استراتژیک ورامین و قرار داشتن شهر بر سر راههای اصلی حاصل شد. در دوران حکومت پسر تیمور، شاهرخ (ح. ۸۰۸-۸۵۱ق.) ورامین از جانب حاکمان تیموری مورد حمایت قرار گرفت و تغییر قابلتوجهی در بافت جمعیتی آن رخ داد. شاهرخ به دلیل طرحی که برای بازگرداندن آبادانی به مناطق فتحشده و تحت کنترل گرفتن آنها داشت، دو برادر از خاندان مهم جغتای، امیر الیاس خواجه (و. ۸۳۸ق.) و امیر یوسف خواجه (و. ۸۴۶ق.) را بهعنوان والی مناطق قم، کاشان، ری و رستمدار گیلان گماشت.34 آمدن این حاکمان و لشکریانشان به منطقه به این معنی بود که به مرور زمان مردمان کوچرو از ایلات مختلفی مانند عربها، ترکمنها، بلوچها و عشایر خلج جایگزین ساکنان قبلی شدند.35 امیران جغتای در دوران حکومتشان که از سال ۸۱۷ تا ۸۴۶ق. به طول انجامید در میراث معماری ورامین نقش ایفا کردند. از جمله اقدامات آنها تکمیل و بازسازی مسجد جامع در سال ۸۴۵ق. (چنانچه پیش از این در توصیف لوحهای عمودی تصویر ۸ توضیح داده شد) و همچنین اقداماتی که در سال ۸۴۱ق. در امامزاده حسین رضا (حسین رازی) (نقشه) انجام دادند (ت. ۱۰).36 کتیبهی قرآنی داخل گنبد دارای تاریخ است اما نمیتوان بر اساس آن مشخص کرد که این تاریخ را باید زمان ساخت بنا بهحساب آورد یا اضافه شدن تزیینات.37

اگرچه در ورامین مقبرههای متعددی منسوب به عرفا وجود دارد، مانند مقبرهی یوسف رضا (نقشه) و امامزاده حسین رضا (نقشه)، اما قدیمیترین آنها که انتساب آن قطعی است مقبرهی امامزاده سید فتحالله (نقشه) است که تاریخ آن به رجب ۸۸۹ق. برمیگردد.38 بر اساس کتیبهی احداثیه (بنگرید به این تصویر)، این مقبره مدفن سید فتحالله الحسینی است که با لقب سلطان العارفین ستوده شده است. این مقبره بخشی از مجموعه بنای بزرگتری بوده که ذیل آن مسجدی نیز وجود داشته و به دستور نصرالله بن عطاء الله الحسینی انجام شده است.39
در دوران صفوی (۹۰۷-۱۱۳۴ق.) دستگاه دیوانی از ورامین به تهران منتقل شد و این تغییر بسیار تاثیرگذاری بود. اگرچه علاوه بر تهران، ورامین نیز همچنان به طور رسمی مرکز ایالت ری محسوب میشد، در زمان حکومت شاه طهماسب اول (ح. ۹۳۰-۹۸۴ق.) بهسبب تمرکز شاه بر گسترش تهران و ساخت دیوار دفاعی و بازار برای این شهر، از اهمیت ورامین کاسته شد.40 مهمترین اقدام درباری او برای ساخت ابنیه در منطقهی ورامین، احداث مقبرهای جدید برای امامزاده جعفر(نقشه) در پیشوا بود (ت. ۱۱).41 این اقدام احتمالاً برگرفته از این باور بود که امامزاده جعفر را پسر امام هفتم شیعیان، امام موسی (و. ۱۲۸ق.) قلمداد میکردند، نسبی که شاهان صفوی نیز به آن توسل میجستند.42 تنها نمونهی شناختهشده از حمایت مالی صفویان دری چوبی است که زمان ساخت آن به صفر ۹۷۱ق. باز میگردد و وقف امامزاده یحیی شده است.43 پرسشی که همچنان بدون پاسخ باقی میماند این است که چرا شاهان شیعهمذهب صفوی آنطور که به نظر میرسد بهطورکلی ورامین را نادیده گرفتند، در حالی که این شهر چنین سابقهی طولانیای در تشیع داشته است.

.Special Collections, Fine Arts Library, Harvard University, W554534_1
باوجود این که ورامین در دوران صفوی از نظر سیاسی به حاشیه رانده شد اما آثار ادبی آن برای دربار شناختهشده بود. در ۹۵۵ق.، پیرو دستور شاه طهماسب، علی بن حسن زوارهای کتاب احسن الکبار را با عنوان جدید جدید لوامع الانوار فی معرفة الأئمة الأطهار.44 نسخههای متعددی از متن اصلی احسن الکبار رونویسی شده بود، ازجمله نسخههای مصوری که امروزه در کتابخانه و مرکز اسناد کاخ گلستان (بنگرید به ت. ۵) و کتابخانه ملی روسیه نگهداری میشود.
نکتهی نهایی که دربارهی ورامین در دوران صفوی باقی میماند تغییرات جمعیتی است. سلسلهی صفوی در سال ۹۰۷ق. و به کمک قزلباشان پایهگذاری شد. قزلباش اتحاد هفت طایفهی شیعهمذهب ترکمن است که به لحاظ تاریخی در منطقهی جغرافیاییِ آناتولی، سوریه و قفقاز ریشه دارند. در سالهای قرن ۱۰ ق. دو طایفهی استاجلو و تکلّو بر منطقهی ورامین چیرگی یافتند و حاکمان محلی اغلب از میان آنها انتخاب میشدند.45 از جملهی این حاکمان اردوغدی خلیفه (و.۹۹۰ق.) بود، عارفی که یکی از رهبران قدرتمند تکلّوها محسوب میشد.46 خاطرهی این تازهواردان از طریق شمایلنگاری عشایری، که بر سنگقبرهای آنها نقش بسته، حفظ شده است. به طور نمونه میتوان به سنگ قبری اشاره کرد که متعلق به زنی بوده و بر روی آن تاریخ ۱۰۸۶ق. ذکر شده است. این سنگ قبر در حیاط مقبرهی امامزاده یحیی قرار داشته و نقشی از وسایل مورد استفادهی روزمره مثل قیچی را بر خود دارد (ت. ۱۲). ترسیم نقشهای اینچنینی بر روی سنگ قبر صرفاً متعلق به طایفهی تکلو نیست و در میان قبایل مختلف در سراسر ایران شاهد رسم این اشکال بر روی سنگ قبرها هستیم که به جنسیت فرد درگذشته اشاره دارند.

روستایی خشک و خالی (دهههای۱۲۰۰ق.)
در دوره قاجار از شهر دوران میانهی ورامین که روزگاری در جنوب مسجد جامع قرار داشت جز ویرانه چیزی برجای نمانده بود و تنها خرابههایی از بقایای مقبرهها و خانهها وجود داشت. مسافرانی که از این شهر عبور کرده بودند از وضعیت ویران این شهر سخن گفتهاند.47 وقوع این خرابیها به فاجعههای طبیعی از قبیل سیل نسبت داده شده است.48 اثرات این سیل بر دیوارهای برج علاءالدین و مسجد جامع قبل از بازسازی آنها قابل مشاهده است و بهاحتمال قوی علت از بین رفتن بخش غربی حیاط مسجد نیز همین سیل بوده است (ت. ۱۳–۱۴). درنتیجه، سکونت و ساختوساز به جهت شمال (مسجد جامع) و به سمت مقبرهی علاءالدین تغییر مکان داد و ورامین دیگر تنها به قریهای تبدیل شد. با وجود این تغییرات، ورامین همچنان محل سکونت بسیاری از قبایل از جمله کنگرلو و بختیاری باقی ماند.49

Jane Dieulafoy, June 1881, preserved in “Perse 1.” Paris, Bibliothèque de l’Institut National d’Histoire de l’Art, 4 Phot 18 (1), p. 56, no. 107

Jane Dieulafoy, June 1881, preserved in “Perse 1.” Paris, Bibliothèque de l’Institut National d’Histoire de l’Art, 4 Phot 18 (1), p. 63, no. 125
در اواخر دورهی قاجار و احتمالاً به خاطر نزدیکی به تهران و ری، ورامین به یکی از مناطق بسیار مورد توجه برای حفاری آثار باستانی تبدیل شد. این موضوع با ناپدید شدن تدریجی قلعهی شهر از نقشههای شهری همزمان شد. این سازهی شکوهمند که در سال ۱۸۴۸م. به دست ژول لوران ترسیم شد، ژان دیولافوا در سال ۱۸۸۱م. از آن عکاسی کرد و فردریش زاره در سال ۱۸۹۷م. آن را توصیف کرد، در نقشهای مربوط به سال ۱۹۰۹م. که باستانشناس فرانسوی ستوان ژرژ پِزار رسم کرد آشکارا غایب است (ت. ۱۵–۱۶).

.Hommaire de Hell, Voyage en Turquie et en Perse: Atlas, pl. XCIII
با وجود ویرانیها و شرایط نامطلوب بناهایی مانندِ مسجد جامع، ورامین همچنان بهعنوان مکانی مقدس که تعداد زیادی زیارتگاه را در خود جای داده است باقی ماند. پزار در نقشهی خود حدود ۱۱ امامزاده را ثبت کرده است که همگی با حروف مخفف I.Z. در اشاره به Imam Zadeh مشخص شدهاند (ت. ۱۶).

Pézard and Bondoux, “Mission de Téhéran.” (archive.org)
توسعهی شهری، صنعتیسازی و حفاظت و مرمت (دهههای۱۳۰۰ش.)
در دوران حکومت پهلوی، بهخصوص بعد از احداث راهآهن در ۱۳۱۵ش. ورامین بهعنوان شهری مهم در ِنزدیکی پایتخت پدیدارشد (ت. ۱۷). تأسیس کارخانههایی مانند تصفیهخانهی قند (۱۳۱۳ش.) (نقشه) و تصفیهخانهی روغن (۱۳۱۷ش.) (نقشه) که هر دو در فاصلهی یک مایلی (یک و نیم کیلومتری) شمال بخش مرکزی ورامین قرار دارند، باعث شد تا این شهر بهعنوان مرکزی صنعتی مطرح شود (ت. ۱۸).


.Daniel et al, Memari-ye Nikolai Markov, 114
ورامین همچنین، در دهه۱۳۱۰ش. شاهد بهرسمیت شناختهشدن بناهای تاریخی خود بهعنوان آثار ملی بود. مسجد جامع در سال ۱۳۱۰ش. با شمارهی ۱۷۶ ثبت ملی شد. مقبره-برج علاءالدین در سال ۱۳۱۰ش. با شمارهی ۱۷۷، امامزاده یحیی در سال ۱۳۱۲ش. با شمارهی ۱۹۹و امامزاده شاه حسین در سال ۱۳۱۸ش. با شمارهی ۳۳۹ همگی به ثبت ملی رسیدند. مقبرهی امامزاده یحیی بهسرعت مرکز توجه برای مرمتهای گسترده قرار گرفت (بنگرید به تاریخ تحول.( درحالیکه مسجد جامع تا دههی۱۳۴۰ش. دستنخورده باقی ماند. در مرمت مسجد جامع تمرکز بر بخش غربی قرار گرفت و این بنا در سه مرحله، در سالهای ۱۳۴۵ش.، ۱۳۵۴ش. و ۱۳۶۷ش. حفاری شد (ت. ۱۹). اگرچه یافتههای باستانشناسی و کتیبههای تاریخی نشان میدهند که ساخت و تزیینات مسجد جامع هیچگاه پایان نیافته بود، بخش غربی و سردرِ ورودی آن بهطور کامل در دههی ۱۳۶۰ش. بازسازی شد و شکل کنونی مسجد حاصل همان بازسازی است (ت. ۲۰).50
اگرچه آنچه از هنر و میراث معماری ورامین باقی مانده است تنها نشاندهندهی بخش کوچکی از شکوه و آبادانی دوران گذشتهی این شهر است، اما هرکدام از بقایای این آثار دوران مشخصی از تاریخ طولانی شهر را در خود منعکس میکنند. میراث خاندانهای شیعیمذهب، بهخصوص خاندان حسینی ورامینی و زیارتگاههای متعددی که وجود دارند، چه متعلق به فرزندان امامان شیعه باشند و چه عرفا، همچنان بهعنوان بخش پویایی از ساختار ورامین به حیات خود ادامه میدهند و این مکانها همچنان بهعنوان جایی برای گرد هم آمدن، بزرگداشت درگذشتگان و عبادت محسوب میشوند.
ارجاع: حسین نخعی، «تاریخ ورامین در سدههای ۴-۱۴ قمری با تأکید بر اهمیت شیعی آن»، ترجمهی تیم مترجمان نمایشگاه آنلاین امامزاده یحیی. مقاله در امامزاده یحیی ورامین: نمایشگاهی آنلاین از زیارتگاهی ایرانی، به مدیریت و با ویراستاریِ کیلان اُوِرتون. ۳۳ آرچز پروداکشنز، ۲۶ دی ۱۴۰۳. میزبان: خمسین: تاریخ هنر اسلامی آنلاین.
یادداشتها
- Kleiss, “Qalʿeh Gabri bei Veramin,” 289–90. ↩
- مقدسی، أحسن التقاسیم، ۴۰۱؛ التوحیدی، أخلاق الوزیرین، ۳۷۶-۷۷؛ حموی، معجم البلدان، ۵: ۳۷۰. ↩
- مستوفی، نزهة القلوب، ۱۷۳-۷۸. ↩
- Clavijo, Narrative of the Embassy of Ruy Gonzalez de Clavijo, 182–83. ↩
- Beaumont, “Qanats on the Varamin Plain, Iran,” 177;
آذری دمیرچی، جغرافیای تاریخ ورامین، ۷-۸. ↩ - ابن حوقل، صورة الأرض، ۲: ۳۷۹؛ مستوفی، نزهة القلوب، ۹۷؛ رازی، تذکرۀ هفت اقلیم، ۲: ۱۱۹۴. ↩
- مستوفی، شرح زندگانی من، ۳: ۲۸۳. ↩
- استخری، المسالک والممالک، ۱۲۳؛ ابن حوقل، صورة الأرض، ۲: ۳۲۲. ↩
- جعفریان، «تشیع در ورامین،» ۱۲۱-۲۲. ↩
- قزوینی رازی، النقض، ۳۹۴-۹۵؛ سمعانی، الأنساب، ۱۳: ۳۰۷؛ حموی، معجم البلدان، ۵: ۳۰۷. ↩
- بنگرید به جعفریان، «خاندان ابوسعد ورامینی.» ↩
- قزوینی رازی، النقض، ۲۰۰، ۵۷۹. ↩
- راوندی، راحة الصدور، ۳۷۰. ↩
- قزوینی رازی، النقض،۲۰۰ ،۲۲۲-۲۳؛ عبدالجلیل قوامی رازی شاعری اهل ری، در دیوانش که متعلق به سدهی ششم قمری است در چندین شعر سخاوت منتجبالدین حسین را مورد تأکید قرار داده است. بنگرید به قوامی رازی، دیوان، ۷-۱۲، ۱۷-۲۹ ، ۱۶۹- ۷۱. ↩
- حموی، معجم البلدان، ۳: ۱۱۶-۱۷. ↩
- فخرالدین رازی، الشجرة المبارکه، ۱۷۵-۷۶. درخصوص اصل و نسب این خاندان اشکالات متعددی در کتب انساب وجود دارد. بنگرید به خامهیار، «ملوک شیعه ری و ورامین در دوره ایلخانی،» ۴۳۳-۳۴. ↩
- مستوفی، نزهة القلوب، ۹۴،۹۷. ↩
- ابن طقطقی، الأصیلی فی أنساب الطالبیین, ، ۲۸۵-۸۶؛ ابن فوطی، مجمع الآداب، ۲: ۳۶۹، ۵۹۰. ↩
- Blair, “Architecture as a Source,” 221–23. ↩
- رشیدالدین فضلالله، جامع التواریخ، ۲: ۷۹۲. ↩
- رضوی، شهر، سیاست و اقتصاد، ۳۶۷؛ نخعی، مسجد جامع ورامین، ۴۲-۴۳. ↩
- علاوه بر تصویر ۴ بنگرید به، 1968.212.39. ↩
- قاشانی، تاریخ اولجایتو، ۱۰۱؛ نخعی، مسجد جامع ورامین، ۴۶. ↩
- افشار، «منتخباتی از سه شاعر شیعی،» ۱۵۹. ↩
- حیدری، «أحسن الکبار فی معرفه الائمه الاطهار،» ۳۱. ↩
- برای رجوع به نسخهی کاخ گلستان بنگرید به شایستهفر، «بررسی موضوعی نسخهی خطی أحسن الکبار.» ↩
- این مقبره سیزده سال بعد از درگذشت علاءالدین ساخته شده است. در مورد این فاصلهی زمانی بنگرید به:
Blair, “Architecture as a Source,” 224–26. ↩ - قوچانی، «بررسی کتیبه آرامگاه علاءالدین،» ۶۳؛
Blair, “Architecture as a Source,” 225. ↩ - وزیری، تاریخ ورامین، ۱۲-۱۳؛ خامهیار، «ملوک شیعه ری و ورامین در دوره ایلخانی،» ۴۳۴. ↩
- ابن فوطی، مجمع الآداب، ۱:۳۲۷؛ نخعی، مسجد جامع ورامین، ۱۱۵-۱۷. ↩
- برای اطلاعات بیشتر درخصوص کتیبههایی که به باور شیعی اشاره دارند ،بنگرید به:
Kratchkovskaïa, “Notices sur les inscriptions,” 44–45؛ نخعی، مسجد جامع ورامین، ۱۱۹-۲۵. ↩ - حسین ورامینی، أحسن الکبار، برگ ۷۸ب، ۱۷۸الف؛ حیدری، «أحسن الکبار فی معرفة الائمه الاطهار،» ۳۲. ↩
- Clavijo, Narrative of the Embassy of Ruy Gonzalez de Clavijo, 182–83. ↩
- حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ۴: ۶۰۹؛ حسینی، تاریخ اولاد تیمور، ۱۱۷. ↩
- حافظ ابرو، زبدة التواریخ، ۴: ۶۰۹. در خصوص ایلات و عشایر ایران، بنگرید به: Towfiq, “ʿAŠĀYER.” درخصوص عشایر ورامین، بنگرید به: امینی، عشایر منطقه ورامین. ↩
- درخصوص کتیبههای مسجد جامع، بنگرید به:
O’Kane, “Timurid Stucco Decoration,” 67–68؛ نخعی، مسجد جامع ورامین، ۱۴۳-۴۵. ↩ - O’Kane, “The Imāmzāda Husain Ridā at Varāmīn;” Golombek and Wilber, The Timurid Architecture of Iran and Turan, 1: 412. ↩
- در مورد مقبرهی یوسف رضا، که به امامزاده یوسف رضا نیز مشهور است، این باور وجود دارد که محل دفن یوسف بن حسین رازی یکی از صوفیان برجستهی قرن سوم قمری است. بنگرید به: رضوان، «بقعهی یوسف رضا.» در مورد امامزاده حسین رضا، تاجیک و عطری این ادعا را مطرح کردهاند که در بخش شمالی این مقبره خانقاهی بوده است که امروزه برجا نیست. بنیاد ایرانشناسی، شماری از بقعهها، ۱۲۵. ↩
- اعتمادالسلطنه، رسائل، ۲۰۶-۷. ↩
- رازی، تذکرۀ هفت اقلیم، ۲: ۱۱۵۶. ↩
- امین السلطان، «شرح خوار و قسمتی از ورامین،» ۳: ۳۶۵. ↩
- بنگرید به: Morimoto, “The Earliest ʿAlid Genealogy for the Safavids.” ↩
- این در پس از آن که همراهان اعتضادالسلطنه در بازدیدی که به سال ۱۲۷۹ق. از آن انجام دادند و از متن کتیبهی روی آن رونویسی کردند دزدیده شد (بنگرید به تاریخ تحول). ↩
- معینی، «زوارهای، علی بن حسن.» ↩
- منشی قمی، خلاصة التواریخ، ۱: ۶۰۷؛ ۲: ۸۷۴. ↩
- اسکندر بیگ، تاریخ عالمآرا، ۱۵۵؛ منشی قمی، خلاصة التواریخ، ۲: ۷۰۹. ↩
- Fraser, A Winter’s Journey, 2: 69; Eastwick, Three Years’ Residence in Persia, 1: 285–86;
اعتمادالسلطنه، رسائل، ۲۰۲-۹. ↩ - درخصوص بلایای طبیعی، بنگرید به:
Chodzko, “Une Excursion de Téhéran aux Pyles Caspiennes,” 291.
درخصوص سیل ویرانگر دوران قاجار، بنگرید به: امین السلطان، «شرح خوار و قسمتی از ورامین،» ۳: ۳۶۸. ↩ - اعتماد السلطنه، ، رسائل، ۲۰۲. ↩
- برای اطلاع از نظر و تحلیل درخصوص این بازسازی، بنگرید به: نخعی، ، مسجد جامع ورامین،، ۸۰-۸۹، ۹۴-۱۰۰. ↩
کتابشناسی (منابع عربی و فارسی)
- آذری دمیرچی، علاءالدین. جغرافیای تاریخی ورامین. تهران: بی نا، ۱۳۴۸ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- ابن حوقل. صورة الأرض. القسم الثانی. بیروت: دار مکتبة الحیاة، ۱۹۹۲م. [Internet Archive]
- ابن طقطقی الحسنی، صفیالدین محمد بن تاجالدین علی. الأصیلی فی أنساب الطالبیین. تحقیق مهدی رجایی. قم: کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، ۱۳۷۶ش. [Internet Archive] [WorldCat]
- ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد. مجمع الآداب فی معجم الألقاب. به تحقیق محمد الکاظم. المجلد الاول و الثانی. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۷۴ش. [WorldCat] [Noorlib]
- اسکندربیگ ترکمان. تاریخ عالم آرای عباسی. [تهران:] دارالطباعه آقا سید مرتضی، ۱۳۱۴ق. [WorldCat] [Noorlib]
- اصطخری، ابراهیم بن محمد. المسالک و الممالک. تحقیق محمد جابر عبدالعال الحینی. قاهره: الهیئه العامه لقصور الثقافه، ۲۰۰۴م. [WorldCat] [Noorlib]
- اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان. رسائل اعتمادالسلطنه. تدوین میرهاشم محدث. تهران: اطلاعات، ۱۳۹۱ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- افشار، ایرج. «منتخباتی از سه شاعر شیعی قرن هشتم.» در جشننامهٔ هانری کربن، زیر نظر سید حسین نصر، ۱۵۱-۶۹. تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی دانشگاه مکگیل، ۱۳۵۶ش. [WorldCat] [Ketabnak]
- امینالسلطان، علیاصغر خان. «شرح خوار و قسمتی از ورامین.» در محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، مطلع الشمس، ج۳، ۳۳۹-۶۹. تهران: پیشگام، ۱۳۶۲ش. [HathiTrust]
- امینی، محمد. عشایر منطقه ورامین در گذشته و حال. ورامین: واج، ۱۳۸۴ش. [Lib.ir]
- بنیاد ایرانشناسی. شماری از بقعهها، مرقدها و مزارهای استان تهران و البرز. ج۲: شهرستانهای شهریار، فیروزکوه، کرج، نظرآباد و ورامین. طرح، بررسی و تدوین حسن حبیبی. تهران: بنیاد ایرانشناسی، ۱۳۸۹ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- توحیدی، ابی حیان علی بن محمد. أخلاق الوزیرین، مثالب الوزیرین الصاحب بن عباد و ابن العمید. حققه و علق حواشیه محمد بن تاویت الطنجی. بیروت: دار صادر، ۱۴۱۲ق/ ۱۹۹۲م. [Internet Archive] [Noorlib]
- «جشن وصول راهآهن به ورامین.» اطلاعات، ۱۵ دی ۱۳۱۵ش. [Ettelaʿat Publications]
- جعفریان، رسول. «تشیع در ورامین.» کیهان اندیشه ۷۵ (آذر و دی ۱۳۷۶ش): ۲۷-۱۱۶. [ensani.ir]
- جعفریان، رسول. «خاندان ابوسعد ورامینی و تلاش برای آبادانی حرمین شریفین.» میقات حج ۱ (پاییز ۱۳۷۱ش): ۷۰-۱۶۵. [Noormags]
- حافظ ابرو، عبدالله بن لطف الله. زبدة التواریخ. مقدمه و تصحیح و تعلیقات کمال حاج سید جوادی. ج ۴. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۰ش. [WorldCat] [Noorlib]
- حسینی، جعفر بن محمد. تاریخ اولاد تیمور از تواریخ ملوک و انبیاء. مقدمه و تصحیح عباس زریاب خوئی. به اهتمام نادر مطلبی کاشانی. قم: مورخ، ۱۳۹۳ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- حسینی ورامینی، محمد بن ابی زید بن عربشاه. أحسن الکبار فی معرفه الأئمه الأطهار. نسخه خطی ش ۴۱۵۹، کتابخانه و موزه ملی ملک. [Malek Museum, manuscript no. 4159, dated 948/1541–42] [Internet Archive]
- حموی، یاقوت. معجم البلدان. المجلد الثالث و الخامس. بیروت: دار صادر، ۱۹۹۵م. [WorldCat] [Noorlib]
- حیدری یساولی، علی. «أحسن الکبار فی معرفه الائمه الاطهار، متنی از نیمۀ نخست قرن هشتم هجری با نگاهی به نسخ خطی موجود از آن در کتابخانه محدث ارموی.» کتاب ماه کلیات ۱۱۹ (آبان ۱۳۸۶ش): ۲۸-۳۳. [Noormags]
- خامهیار، احمد. «ملوک شیعه ری و ورامین در دوره ایلخانی.» کتابگزار ۱ (بهار ۱۳۹۵ش): ۳۸-۴۳۳. [Noormags]
- دانیل، ویکتور، بیژن شافعی و سهراب سروشیانی. معماری نیکلای مارکف. تهران: انتشارات دید، ۱۳۸۲ش. [WorldCat]
- رازی، امین احمد. تذکرۀ هفت اقلیم. تصحیح، تعلیقات و حواشی محمدرضا طاهری. ج ۲. تهران: سروش، ۱۳۷۸ش. [WorldCat] [Lib.ir] [Noorlib, old edition]
- راوندی، محمد بن علی. راحة الصدور و آیة السرور در تاریخ آل سلجوق. تصحیح مجتبی مینوی. تهران: امیرکبیر، ۱۳۶۴ش. [WorldCat] [Noorlib]
- رجبی، فاطمه. جلوه هنر شیعی در نگارههای عصر صفوی. تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، ۱۳۹۵ش. [WorldCat]
- رشیدالدین فضل الله بن عماد الدوله ابوالخیر. جامع التواریخ. به کوشش بهمن کریمی. ج ۲. تهران: اقبال، ۱۳۳۸ش. [WorldCat, new edition]
- رضوان، همایون. «بقعه یوسف رضا ،بنایی ناشناخته از دوران ایلخانی.» اثر ۲۸ (۱۳۷۶ش):۴۰-۴۸. [ensani.ir]
- رضوی، ابوالفضل. شهر، سیاست و اقتصاد در عهد ایلخانان. تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۸ش. [WorldCat]
- سمعانی، عبدالکریم بن محمد. الأنساب. تقدیم و تعلیق عبدالله عمر البارودی. الجزء الخامس. بیروت: دارالجنان، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م. [Internet Archive]
- شایستهفر، مهناز. «بررسی موضوعی نسخهی خطی احسن الکبار شاهکار نگارگری مذهبی دوره صفویه.» کتاب ماه هنر ۱۳۸ (اسفند ۱۳۸۸ش): ۱۴-۲۶. [Noormags]
- فخر رازی، محمد بن عمر. الشجرة المبارکه فی أنساب الطالبیه. تحقیق مهدی رجایی. قم: کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۳۷۷ش. [Internet Archive]
- قاشانی، ابوالقاسم عبدالله بن محمد. تاریخ اولجایتو. به اهتمام مهین همبلی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۸ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- قزوینی رازی، عبدالجلیل. النقض معروف به بعض مثالب النواصب فی نقض «بعض فضائح الروافض.» تصحیح میرجلالالدین محدث. قم: دارالحدیث، ۱۳۹۱ش. [WorldCat] [Noorlib]
- قوامی رازی، بدرالدین. دیوان شرف الشعراء بدرالدین قوامی رازی. تصحیح میر جلال الدین حسینی ارموی. بی جا: چاپخانۀ سپهر، ۱۳۳۴ش. [WorldCat, new edition] [Noorlib]
- قوچانی،عبدالله. «بررسی کتیبه آرامگاه علاءالدین.» اثر ۱۵-۱۶ (۱۳۶۷ش): ۵۹-۷۱.
- مستوفی، حمدالله بن ابیبکر. نزهة القلوب. به کوشش محمد دبیرسیاقی. قزوین: حدیث امروز، ۱۳۸۱ش. [WorldCat] [Noorlib] [Internet Archive, old edition]
- مستوفی، حمدالله بن ابیبکر. نزهة القلوب: المقالة الثالثة در صفت بلدان و ولایت و بقاع . تصحیح گای لیسترانج. تهران: دنیای کتاب، ۱۳۶۲ش. [WorldCat] [Lib.ir]
- مستوفی، عبدالله. شرح زندگی من: تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجاریه. ج۳. تهران: زوار،۱۳۸۴ش. [WorldCat] [Noorlib]
- معینی، محسن. «زوارهای، علی بن حسن.» دانشنامه جهان اسلام، ۱۹ اسفند ۱۴۰۲ش. [Encyclopaedia of the World of Islam]
- مقدسی، شمسالدین ابی عبدالله محمد. أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم. قاهره: مکتبه مدبولی، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م. [Internet Archive]
- منشی قمی، احمد بن حسین. خلاصة التواریخ. تصحیح احسان اشراقی. ج۱. تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۸۳ش. [WorldCat] [Noorlib]
- نخعی، حسین. مسجد جامع ورامین: بازشناسی روند شکلگیری و سیر تحول. تهران: دانشگاه شهید بهشتی و روزنه، ۱۳۹۷ش. [WorldCat] [Academia]
- وزیری، سعید. تاریخ ورامین. ورامین: بی نا، ۱۳۵۸ش. [Lib.ir]
کتابشناسی (منابع لاتین)
- Beaumont, Peter. “Qanats on the Varamin Plain, Iran.” Transactions of the Institute of British Geographers 45 (September 1968): 169–79. [JSTOR]
- Blair, Sheila. “Architecture as a Source for Local History in the Mongol Period: The Example of Warāmīn.” Journal of the Royal Asiatic Society 26, 1–2 (2016): 215–29. [JSTOR]
- Blair, Sheila S. and Jonathan M. Bloom. “Varamin.” In Grove Encyclopedia of Islamic Art & Architecture, 391. New York: Oxford University Press, 2009. [Oxford Reference]
- Bosworth, C. Edmund. “Warāmīn.” In Encyclopaedia of Islam New Edition Online (EI-2 English), edited by Peri J. Bearman et al., vol. 11, 143–44. Leiden: Brill, 2002. [Internet Archive]
- Chodzko, M. Alexandre. “Une Excursion de Téhéran aux Pyles Caspiennes.” In Nouvelles annales des voyages. Tome. 127I. Paris: E. Thunot, 1850. [BnF]
- Clavijo, Ruy Gonzáles de. Narrative of the Embassy of Ruy Gonzalez de Clavijo to the Court of Timour at Samarcand. Translated by Clements R. Markham. London: Hakluyt Society, 1859. [Internet Archive]
- Eastwick, Edward B. Journal of a Diplomat’s Three Years’ Residence in Persia, vol. 1. London: Smith, Elder and Co., 1864. [Internet Archive]
- Eshragh, Abdol-Hamid, ed. Masterpieces of Iranian Architecture. Tehran: Offset Press, 1970. [WorldCat]
- Fraser, James Baillie. A Winter’s Journey from Constantinople to Tehran, vol. 2. London: Richard Bentley, 1838. [Internet Archive]
- Golombek, Lisa and Donald Wilber. The Timurid Architecture of Iran and Turan, vol. 1. Princeton: Princeton University Press, 1988. [WorldCat]
- Kleiss, Wolfram. “Karawanenwege in Iran.” Archäologische Mitteilungen aus Iran 20 (1987): 327–30. [ÖAW]
- Kleiss, Wolfram. “Qalʿeh Gabri bei Veramin.” Archäologische Mitteilungen aus Iran 20 (1987): 289–307. [WorldCat]
- Kratchkovskaïa, Vera. “Notices sur les inscriptions de la mosquée Djoum’a a Véramine.” Revue des etudes Islamiques 5 (1931): 25–58. [WorldCat]
- Minorsky, Vladimir. “Warāmīn.” In E. J. Brill’s First Encyclopedia of Islam 1913–1936, edited by Martijn Theodoor Houtsma et al., vol. 8, 1122–23. Leiden: Brill, 1987. [Internet Archive]
- Morimoto, Kazuo. “The Earliest ʿAlid Genealogy for the Safavids: New Evidence for the Pre-Dynastic Claim to Sayyid Status.” Iranian Studies 43, 4 (2010): 447–69. [JSTOR]
- O’Kane, Bernard. “The Imāmzāda Husain Ridā at Varāmīn.” Iran 16 (1978): 175–77. [JSTOR]
- O’Kane, Bernard. “Timurid Stucco Decoration.” Annales Islamologiques 20 (1984): 61–84. [persee.fr]
- Pézard, Georges and Jules-Georges Bondoux. “Mission de Téhéran.” In M. C. Soutzo et al., Délégation en Perse: Mémoires, Tome. XII: Recherches Archéologiques, 51–64. Paris: Ernest Leroux, 1911. [Internet Archive]
- Sarre, Friedrich. Denkmäler persischer Baukunst. Berlin: Wasmuth, 1910. [Heidelberg University]
- Towfiq, F. “ʿAŠĀYER.” Encyclopædia Iranica, December 15, 1987, https://www.iranicaonline.org/articles/asayer-tribes.